1

تنوع تجربیات دینداری

«از نازي‌آباد تا باستي‌هيلز» در گفت‌وگو با نويسندگان

به تازگي كتاب «از نازي‌آباد تا باستي‌هيلز» با زيرعنوان «جُستارهايي در باب جامعه‌شناسي گونه‌هاي دينداري و گرايش‌هاي سياسي»، نوشته حميدرضا كشاورز و 
نير پيراهري منتشر شده است. حميدرضا كشاورز نويسنده اين اثر در گفت‌وگو با «اعتماد» پيرامون دغدغه‌هايش در پرداختن به موضوع اين اثر با طرح سوالاتي بنيادين گفت: همواره شاهد سياستمداراني هستيم كه المان‌هاي ديني در گفتمان‌شان به وضوح ديده مي‌شود اما قرائت و برداشت‌شان از دين و دينداري متفاوت است و اينجاست كه بحث انواع و گونه‌هاي مختلف دينداري و چگونگي اثرگذاري آن بر گرايشات سياسي به ميان مي‌آيد و اين سرآغازي است براي روايتگري «از نازي‌آباد تا باستي‌هيلز» كه به زمينه‌يابي اجتماعي همراهي دينداري و گرايشات سياسي در «گذار از سنت به مدرنيته» مي‌پردازد؛ امري كه به‌زعم بسياري از متفكران مي‌توان بسياري از تنش‌ها، بحران‌ها و مسائل ايران معاصر را از اين رهگذر فهم كرد.
اين دانشجوي دكتراي تخصصي جامعه‌شناسي سياسي در رابطه با انتخاب عنوان كتاب گفت: نازي‌آباد و باستي‌هيلز را با اندكي اغماض و تسامح در تعميم، مي‌توان به عنوان دو سمبل از انواع و اشكال مختلف دينداري مردم پايتخت قلمداد كرد كه آثار و پيامدهاي آن در گرايش‌ها، علاقه‌مندي‌ها و رويكردهاي سياسي و اجتماعي ساكنان آنها تبلور يافته است. لذا «از نازي‌آباد تا باستي‌هيلز» به تعبيري يك تمثيل و استعاره‌اي از حركت و صيرورت بينش و كنش سياسي برخي انقلابيون ديروز و سياست‌مردان و مسوولان امروز روي طيفي از گونه‌هاي دينداري است. 
در واقع در اين كتاب تلاش نموده‌ايم تا انطباق و همراهي انواع دينداري و گرايشات سياسي را از طريق تيپولوژي ارزش‌ها و كنش‌ها براساس ايده‌آل تايپ وبري و نظريه «الگوهاي كنش اجتماعي»، مدل‌سازي و تبيين نماييم.
كشاورز افزود: هنگامي كه جامعه‌شناسان درباره دين حرف مي‌زنند، مقصودشان اصل دين نيست، بلكه نتيجه‌اي است كه از برخورد و مواجهه انسان با دين و امر قدسي حاصل مي‌شود. به عبارت ديگر، معرفت ديني ما وابسته به مقتضيات زمان و مكان تغيير مي‌يابد. ما انسان‌ها متاثر از شرايط و زمينه‌هاي تاريخي و اجتماعي هستيم كه در آن متولد شده‌ و رشد و نمو يافته‌ايم و فهم ما از هر موضوعي ازجمله دين، وابسته به پيش‌فرض‌هايي است كه جامعه در ما دروني كرده است. پس معرفت ما از دين، داراي رابطه‌اي ديالكتيكي و دو سويه با جامعه و سياست است؛ يعني هم جامعه و ساختارهاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي بر معرفت ديني اثرگذار هستند و هم معرفت ديني بر جامعه اثرگذار واقع مي‌شود. جامعه‌شناسان معتقدند معرفت ديني اساسا خصلتي اجتماعي دارد و انسان‌هايي كه از طريق كنش متقابل نماديني كه با يكديگر دارند، معارف ديني را توليد مي‌كنند، ساختار مي‌بخشند، بسط مي‌دهند و بازتوليد مي‌كنند.
نير پيراهري، دكتراي تخصصي جامعه‌شناسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات كه نويسنده ديگر اين اثر است، در مورد شكل‌گيري ايده اوليه اين كتاب تصريح كرد: نازي‌آباد و باستي‌هيلز دو منطقه سكونتگاهي در جنوب و شمال پايتخت جمهوري اسلامي ايران هستند كه با اندكي تسامح، با اتخاذ يك رويكرد ايده‌آل تايپ وبري، مي‌توان از آنها به عنوان محل سكونت دو سر طيف گونه‌هاي دينداري، سياست‌ورزي و كنشگري فرهنگي و اجتماعي ياد كرد. نازي‌آباد، يكي از قديمي‌ترين محلات جنوب شهر تهران است كه محل سكونت بسياري از گروه‌هاي مرجع جوانان و دانشجويان مذهبي و خاستگاه تعداد كثيري از چهره‌هاي سرشناس اصيل و شناسنامه‌دار سياسي-انقلابي و همچنين محل شكل‌گيري و رشد بسياري از هيئات، حسينيه‌ها، مساجد، مداحان و روحانيون معروف و جريان‌ساز بوده است. در نقطه مقابل، باستي‌هيلز، يك شهرك اشرافي و سوپرلاكچري در شمال‌شرقي تهران است كه با توجه به شباهت آن به محله بورلي‌هيلز لس‌آنجلس و ختم شدن بلوار باستي در لواسان به آن، به محله باستي‌هيلز معروف شده است؛ محله‌اي كه در آن تحت تاثير غلبه سكونت حاملان و پيروان تفكرات ليبرالي، انواع هنجارشكني‌ها ديده مي‌شود و التزام به انگاره‌هاي ديني و اخلاقي، ارزش‌ها و عرف عمومي جامعه، عموما با رويكرد تساهل و تسامح همراه است. 
حميدرضا كشاورز، در تكميل توضيحات دكتر پيراهري، با اشاره به اينكه مدرنيته براي كشورهايي كه دين اسلام حضور و نفوذ گسترده‌اي در آنها دارد، امري وارداتي محسوب مي‌شود، عنوان داشت: تقابل اسلام با مدرنيته و ايدئولوژي‌هاي غربي يكي از زمينه‌هاي پيدايش قرائت‌ها و خوانش‌ها و طرز تلقي‌هاي جديد نسبت به اسلام و شكل‌گيري انواع دينداري است. در اين ميان نوعي از دينداري شكل گرفته است كه طي آن دينداران متاثر از برخي اصول مدرنيته، ازجمله نسبي‌گرايي، انسان‌مداري و خردگرايي (عقلانيت ابزاري)، احتمالا براي هرگونه مرجعيت فكري و ديني، كمتر از گذشته ارزش قائل شده و تشخيص، شناخت، برداشت و نفع شخصي و دنيايي انسان را ملاك التزام به اصول و ارزش‌هاي ديني قرار داده‌اند و لذا به صورت انتخابي و گزينش شده و كاملا شخصي، اصول و ارزش‌هاي ديني را مورد تفسير و توجه قرار مي‌دهند. بله، شمال‌شهرنشينان لزوما بي‌دين نشده‌اند يا به جاي آنكه بگوييم ميزان دينداري آنها كمتر شده، شايد بهتر است بگوييم نوع دينداري آنها تغيير كرده و اين همان نكته‌اي است كه در مطالبات و گرايشات سياسي و اجتماعي آنها نيز نمود يافته است.
چاپ نخست كتاب «از نازي‌آباد تا باستي‌هيلز؛ جُستارهايي در باب جامعه‌شناسي گونه‌هاي دينداري و گرايش‌هاي سياسي» در 141 صفحه رقعي با تيراژ 1000 نسخه به‌ همت انتشارات «سمن» راهي بازار نشر شده است.

منبع:روزنامه اعتماد 1 آبان 1402 خورشیدی