1

از مرگ تا بازآفرینی مدرسه

بخش سوم و پاياني

سيد جواد حسيني

نتايج كنكور در سال‌هاي گذشته نشان مي‌دهد بيش از ۸۰درصد رتبه‌هاي سه رقمي از طبقات بالاي جامعه و فارغ‌التحصيل مدارس خواص‌اند، آخرين نتايج آزمون پرلز كه در سال ۲۰۲۱ ميلادي برگزار شد، طبقاتي بودن آموزش ايران را به خوبي نشان داد 
به گونه‌اي كه فاصله نمره طبقات بالا با پايين ۱۱۲ نمره است، حال آنكه ميانگين جهاني آن ۸۶ نمره مي‌باشد. سهم دولت‌ها از هزينه‌هاي آموزش روند نزولي دارد 
به گونه‌اي كه در زمان جنگ و دفاع مقدس سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومي تا ۱۹درصد رشد يافت و پس از آن، اين روند تا تك‌رقمي شدن نزول يافت و اكنون ميزان مصرف فرهنگي در گروه‌هاي بالا ۱۴برابر طبقات پايين مي‌باشد. ۷- همچنين در سند تحول بنيادين مدرسه مانا و باكيفيت مدرسه صالح ناميده مي‌شود و براي مدرسه صالح ويژگي‌هايي برمي‌شمارد. مدرسه صالح مدرسه‌اي است كه تجلي‌بخش فرهنگ غني اسلامي براي دانش‌آموزان در روابط و مناسبات با خالق، خود، خلق و خلقت است. ظرفيت پذيرش تفاوت‌هاي فردي، كشف و هدايت استعدادها را دارا مي‌باشد. برخوردار از قدرت تصميم‌گيري و برنامه‌ريزي در حوزه‌هاي عملياتي در چارچوب سياست‌هاي ملي محلي و منطقه‌اي را دارا باشد. نقطه اتكاي دولت و ملت در رشد تعالي پيشرفت كشور باشد. نقش‌آفرين در انتخاب آگاهانه، عقلايي مسوولانه و اختياري فرآيند زندگي فردي و اجتماعي دانش‌آموزان گردد. اين‌چنين مدرسه كمال‌جو، ياد‌گيرنده، خواستار تعالي و مستمر فرصت‌هاي زندگي خواهد بود. خود ارزيابي، مسووليت‌پذيري و پاسخگويي از ويژگي‌هاي چنين مدرسه‌اي است. اين مدرسه تامين‌كننده محيط اخلاقي و علمي امن، سالم، بانشاط، مهرورز و برخوردار از هويت جمعي است، نقدپذير و مشاركت‌جو، معلمانش برخوردار از فضايل اخلاقي و شايستگي‌هاي حرفه‌اي‌اند، اتكاي مدرسه به اخلاق و اصول فلسفه تعليم و تربيت خواهد بود و بهره‌مند از مشاركت ذي‌نفعان با تاكيد بر خصوصا مشاركت معلمان، اوليا و دانش‌آموزان، داراي اختيار و ظرفيت تصميم‌سازي براي نظام تربيت رسمي و عمومي و نيز بهره‌مند از فناوري‌هاي نوين و هوشمند و اين مدرسه در پيوند موثر با مسائل و موضوعات جامعه در مقياس‌هاي محلي، منطقه‌اي و ملي خواهد بود و از تعامل اثربخش با نهادهاي ديني و اجتماعي و ارتباط موثر با صاحب‌نظران و عالمان و متخصصان ديني و علمي بهره‌مند خواهد بود. اين خصوصيات اگر در نظام مدرسه جاري و ساري باشد فضاي مدرسه، قدرت تجديد حيات شوندگي و تبديل شدن به سازمان ياد‌گيرنده را خواهد داشت، در غير اين صورت سازمان مدرسه در مسير مرگ قرار خواهد گرفت. به نظر مي‌رسد مدارس ما از اين اهداف و آرمان‌ها دور مانده و غربت اين اهداف و كاركردها در مدرسه به ‌شدت احساس مي‌شود. مدارسي كه كاركردهاي خود را قادرند محقق سازند، مدارس مانا و مدارسي كه در تحقق كاركرد‌هاي‌شان ناتوانند را مدارس ميرا مي‌ناميم، باتوجه به اين نامگذاري به عنوان ماحصل كلام مدرسه مانا را مدرسه ياد‌گيرنده تجديد حيات شونده، كيفي‌نگر، برنامه‌ريز، مشاركت‌جو و مشاركت‌پذير، داراي قدرت اختيار و انتخاب تصميم‌ساز و تصميم‌گير، تحول‌خواه و نوآور، سياست‌ورز، داراي نگاه فرآيندي و طولاني و پروسه‌اي بلندمدت، كنش‌آموز و مهارتي، شاداب و منسجم با رويكرد تحقيق اكتشافي و فراگير اميدبخش، داراي فرصت‌هاي متنوع يادگيري و داراي خودارزيابي، پاسخگو و شفاف توصيف مي‌كنيم و مدرسه ميرا مدرسه كمي و سطحي‌نگر، شتابزده، قالبي، داراي نگاه پروژه‌اي، بدون رويا و نااميد، مقلد و نه محقق نخبه‌گرا و نه فراگير، مكاني براي تجمع و نگهداري دانش‌آموزان نه ياددهي-يادگيري، مدرسه‌اي كارخانه‌اي، فرمال و يكسان‌نگر نه داراي قدرت خلق فرصت‌هاي متنوع يادگيري و پرورش‌دهنده تفاوت‌هاي فردي، متصلب و متمركز نه مشاركتي و مفارقتي، پرورش‌دهنده سوژه مقاومت به جاي ميل به مشاركت، بدون اختيار و انتخاب و ناتوان از تصميم‌گيري با فضاي غيرمتحرك و نوآورانه و سياست‌زده و داراي نگاه پروژه‌اي و كوتاه‌مدت، تك‌ساحتي و مكانيكي با قطع ارتباط با دنياي بيرون كسل و بي‌انگيزه، مدرسه سبقت‌جويانه و رقابتي با تضاد‌هاي انباشته اجتماعي و نابرابري‌هاي نهادينه شده و به دور از قدرت آفرينندگي و خلاقيت، مدرسه‌اي كه در آن تفاوت‌هاي فردي فرصت ظهور نمي‌يابند. روحيه مچ‌گيري به جاي دستگيري در آن غالب مي‌شود به جاي توجه و تمركز بر EQ بر AQ تاكيد مي‌شود و قدرت نگهدارندگي و حافظه‌محوري بر قدرت پردازشگري و تحليل چيرگي مي‌يابد، دروسي با نگاه املانويسي بر دروس مبتني بر انشانويسي غالب مي‌گردد، در چنين وضعيتي است كه از مرگ مدرسه مي‌توان سخن به ميان آورد. مع‌الاسف مدارس كنوني ما از چنين وضعيتي رنج مي‌برند و سه بحران كيفيت، مشروعيت و عدالت محصول چنين وضعيتي است كه دامان تعليم و تربيت امروز ايران را گرفته است و اكنون بيش از آنكه نگران يك ميليون دانش‌آموز بازمانده از تحصيل باشيم يا ۱۸ ميليون دانش‌آموز كه دوره تحصيلات عمومي را تكميل نكرده و ۱۷درصد دانش‌آموزاني كه در سال‌هاي اخير ترك تحصيل نموده‌اند، نگران‌مان كند كه البته مي‌كند اما بيشتر، نگران بازماندگان و تحصيلكردگان درون مدرسه‌اي هستيم كه گرچه در مدرسه‌اند اما از كيفيت مطلوب ياددهي-يادگيري بي‌بهره‌اند و در حقيقت بازمانده از تحصيل، اكنون وقتي از بازماندگان از تحصيل صحبت مي‌كنيم ياد اين شعر مي‌افتيم كه: مركز افتاد برون بس كه شد اين دايره تنگ

منبع: روزنامه اعتماد 19 دی 1402 خورشیدی