1

گام اول اصلاح‌طلبی همدلی با مردم و دفاع از حق آنهاست

آذر منصوري در نهمين كنگره حزب اتحاد ملت با حضور چهره‌هاي برجسته اصلاح‌طلب مطرح کرد

گروه سياسي| نهمين مجمع عمومي حزب اتحاد ملت ايران اسلامي صبح روز پنجشنبه با حضور اعضاي اين حزب و شخصيت‌هاي سرشناس سياسي برگزار شد. چهره‌هاي شاخص اصلاح‌طلبي چون معصومه ابتكار، الياس حضرتي، حسن رسولي، فرج كميجاني، سعيد شريعتي، هادي خانيكي، علي شكوري‌راد، شهاب طباطبايي، محمد توسلي، محسن آرمين، فيض‌الله عرب‌سرخي، ساجده عرب‌سرخي، غلامرضا ظريفيان، كيوان صميمي، مرتضي مبلغ، محمود الويري، عباس آخوندي، آذر منصوري، محمود صادقي، عبدالله رمضان‌زاده، فخرالسادات محتشمي‌پور، حسين كاشفي، علي‌محمد حاضري، محمد سالاري، حسين نقاشي و … در اين كنگره حضور داشتند.

آذر منصوي، دبير كل حزب اتحاد ملت ايران اسلامي و رييس جبهه اصلاحات در بخشي از سخنانش در نهمين كنگره اين حزب گفت: «در حالي نهمين كنگره حزب اتحاد را برگزار مي‌كنيم كه تحولات سياسي منطقه‌اي و بين‌المللي و بيش و پيش از آن تغييرات همه‌جانبه جهاني با سرعتي شتابان رقم مي‌خورد. جهان امروز جهان تغييرات پرشتاب و تحولات و نوآوري‌هاي سريع در همه عرصه‌هاي زندگي فردي و اجتماعي است. جامعه ما هم به عنوان بخشي از اين جهان تغيير و چه بسا با سرعتي بيش از متوسط جهاني، شاهد و در معرض چنين تحول روزافزوني بوده و هست. از پيشرفت‌هاي تكنولوژي و فناوري و ارتباطات گرفته تا تغييرات فرهنگي و اجتماعي و سياسي نتيجه اينكه در نگاه و نظر نسل جوان آنقدر دستخوش تغيير و تفاوت شده  كه آنها را با باور‌ها و ارزش‌هاي نسل‌هاي پيش از خود بيگانه ساخته است. مهم‌ترين بعد اين تحول گذار از جامعه تكليف‌محور به جامعه حق‌محور است. اين جامعه بيش و پيش از اينكه خود را در قيد و بندهاي تكليف و عمل به آن ببيند، در جست‌وجوي اعاده حق خود است. حقوقي كه تصور مي‌كند يا ناديده گرفته شده يا اينكه با تبعيض و بي‌عدالتي و زير پا گذاشتن حقوق انساني او نقض شده است. به همين دليل ما و همه كنشگران سياسي و اجتماعي و مدني و اهل قلم و از همه مهم‌تر زمامداران كشور بايد اين تحول را درك كنيم و آن را بپذيريم، محترم بدانيم و عملا به آن پاسخي شايسته بدهيم.» منصوري در ادامه در بيان ضرورت‌هاي اصلاح و تغيير تاكيد كرد: «جامعه امروز حق خود مي‌داند نظام حاكم بر خود را انتخاب و اراده خود را در همه شوون كشور حاكم كند. اين جامعه نسل‌هاي پيش از خود را كه امروز در مصدر امور هستند، مخاطب قرار داده و سوال مي‌كند، چرا حقي كه براي خود قائل بوديد براي ما قائل نيستيد؟ اگر بناي به رسميت شناختن اين حق نبود، اساسا چه نيازي به انقلاب و تغيير نظام بود؟ جامعه امروز حق دارد خواهان تاثير نهادهاي انتخابي برآمده از انتخابات آزاد باشد كه تبلور اراده واقعي و تحقق بخش حاكميت اراده مردم و مانع تضييع مستمر حقوق ملت باشد. واقعيت آن است كه تداوم روند نظارت استصوابي از يك سو و دخالت و اعمال قدرت نهادهاي غير انتخابي بر نهادهاي برآمده از راي مردم در يك روند فرسايشي صاحبان اصلي صندوق راي را نسبت به چنين انتخاباتي بدبين و بيگانه كرده است، به نحوي كه امروز با بيشترين فاصله جامعه با صندوق راي و انتخابات مواجه هستيم. داشتن يك زندگي آبرومندانه حق جامعه‌اي است كه همواره در بزنگاه‌هاي سخت صبوري پيشه كرده است. اين جامعه نبايد هر روز نگران آن باشد كه آيا سفره فردايش از سفره امروزش كوچك‌تر خواهد شد يا نه؟ با تورم ۴۰ درصد و افزايش دستمزد ۲۰ درصدي طبيعي است كه حقوق و دستمزد اقشاري مانند كارگران و معلمان و بازنشسته‌ها و صنوف مختلف و اقشار حقوق‌بگير كفاف خرج يوميه‌شان را نمي‌دهد و رشد درصد جمعيت زير خط فقر كشور گوياي آن است كه با چه سرعتي طبقه متوسط ايران در حال فقير شدن و لشكر فقرا در حال فقيرتر شدن است.»

منصوري يادآور شد: «جامعه امروز حق خود مي‌داند سبك زندگي خود را انتخاب كند كه سال‌هاست يكي از نمادهاي بارز آن را در موضوع انتخاب پوشش زنان ايران مي‌بينيم. اصرار بر پذيرش يك نوع سبك زندگي آن‌هم در جامعه متكثر ايران يكي از دلايل افزايش شكاف بين حاكميت و ملت است. چه بسا به همان ميزان كه حاكميت اصرار بر نمادهاي منتسب به خود آن هم با هزينه كردن از دين داشته باشد، جامعه نيز به اشكال مختلف دست به مقاومت مي‌زند، نمی‌شود وقتی  حقوق بنيادين زنان ايران ناديده گرفته مي‌شود، از آنها انتظار داشت به سبكي از پوشش تن دهند كه مطلوب حاكميت است. شادي حق جامعه ايران است، شادي مقدمه آرامش و اميد به زندگي است.» منصوري در ادامه يادآور شد: «استقبال فراگير از برخي تصاويري كه خالق شادي هستند، نشان مي‌دهد جامعه ايران تا چه حد در جست‌وجوي روزنه‌هايي براي شاد بودن است. شادي يكي از عناصر بي‌بديل همبستگي و پيوستگي جامعه نيز هست. جامعه امروز ما حق خود مي‌داند كه شاهد ارج نهادن و بر صدر بودن فرهيختگان و نخبگان و برجستگان علمي كشور باشد. مردم ايران امروز حق خود مي‌دانند كه خواهان جامعه‌اي باشند كه در آن نخبگان و كارشناسان مجرب و تكنوكرات‌هاي دلسوز ارج ببينند و از منزلتي والا برخوردار باشند و با آسودگي بتوانند به كشورشان خدمت كنند نه آنكه با قدرناشناسي‌ها و تحقيرها مجبور به جلاي وطن شوند و در كشورهاي ديگر قدر و منزلت يابند و حتي به انحاي مختلف ترغيب به مهاجرت شوند. جامعه امروز حق خود مي‌داند دانشگاهي پويا و سرزنده داشته باشد كه عالمان و نخبگان سكاندار آن باشند نه آنكه نيروهاي بي‌توجه به علم و دانش در محيط‌هاي دانشگاهي حاكم باشند و استاد و دانشجو و جويندگان علم و دانش را از دانشگاه دور كنند. جامعه امروز حق خود مي‌داند كه داراي فضاي هنري زنده و نقاد و تعالي‌بخش باشد كه در آن هنرمندانش مورد احترام باشند و ترغيب و تشويق شوند. مردم ما حق خود مي‌دانند كه خواهان جامعه‌اي شفاف و پرسشگر باشند كه همه اصحاب قدرت در حوزه اختيارات خود به جامعه پاسخگو باشند تا مردم بتوانند در مورد عملكرد آنها قضاوت كنند و تصميم بگيرند. ريزش مخاطبان براي رسانه‌اي كه بايد ملي باشد، اما غير ملي عمل مي‌كند، نشان مي‌دهد اصرار بر اين رويه نه تنها موجب بازدارندگي جامعه از دسترسي به اين تكنولوژي و فناوري‌هاي جديد نمي‌شود، بلكه با تشديد بي‌اعتمادي‌ها، بر شكاف بين حاكميت و ملت خواهد افزود. 
رييس جبهه اصلاحات يادآور شد: « جامعه امروز حق خود مي‌داند نحوه تعامل كشورش با جهان را تعيين كند و به تنش‌هاي خسارت‌بار با بخش قابل توجهي از جهان كه باعث فقر و تنگدستي گسترده و عميق در كشور شده، خاتمه دهد. سياست خارجي نامتوازن و نگاه يك‌سويه به شرق و نيز ناديده گرفتن ظرفيت‌هاي ديپلماتيك در جهان امروز و غلبه ميدان بر ديپلماسي موجب شده است كه جامعه ايران از يك سياست خارجي عزتمند محروم شود. اين جامعه حق خود مي‌داند كه سياست خارجي ايران نيز در مسيري قرار گيرد كه از همه ظرفيت‌هاي جهان براي كمك به رشد اقتصاد ايران، سرمايه‌گذاري و كاهش نرخ بيكاري و فقر و توسعه همه‌جانبه و ارتقاي جايگاه ايران استفاده كند. علاوه بر آنچه گفته شد جامعه امروز ايران از بحران‌ها و چالش‌هاي كهنه و نو رنج مي‌برد. از نقض عدالت آموزشي گرفته تا بحران آب و آلودگي هوا، بحران‌هاي زيست‌محيطي و ريزگردها و خشك شدن درياچه اروميه و درياچه‌ها و تالاب‌هاي مهم نه تنها آينده، بلكه امروز ايران را تهديد مي‌كند. مديريت اين بحران‌ها مثل مديريت بحران‌هاي اجتماعي و اقتصادي و سياسي از ناعدالتي قومي و مذهبي گرفته تا مسائل مختلف سياست داخلي و مديريت اجرايي گرفتار ناكارآمدي است و بحران ناكارآمدي در تعارض با حقوق مصرح مردم در قانون اساسي است. ما به عنوان نيروهاي اصلاح‌طلب كه خواهان اصلاح نارسايي‌ها و كاستي‌ها و انحراف‌هاي خواسته و ناخواسته هستيم بايد به جامعه متحول و پوياي امروز بينديشيم و با اين جامعه و دردها و مطالبات آن همراه باشيم. در اين شرايط اصلاح‌طلبان آن‌هم پس از آنچه به گفته سيد محمد خاتمي، سياست‌ورزي مرسوم اگر نگوييم كه ممتنع شد، با صخره ستبر بن‌بست مواجه شده است، ، بايد ضمن آنكه در مسائل عديده پيش رو اصلاح‌طلب مي‌مانند بتوانند طرحي نو در اندازند. اصلاح‌طلبان بايد بپذيرند پايگاه اصلي قدرت آنها همين مردمي هستند كه بيش از هر زمان احساس مي‌كنند كه حقوق‌شان ناديده گرفته شده است. گام اول اصلاح‌طلبي همدلي با همين مردم و دفاع از حق آنهاست….»

اصلاح از طريق روش‌هاي مدني

حسين نوراني‌نژاد

كنگره نهم حزب اتحاد ملت ايران كه روز پنجشنبه برگزار شد، كنگره سالانه حزب است كه مطابق اساسنامه هر سال در اواخر پاييز و اوايل زمستان برگزار مي‌شود. هر دو سال يك‌بار هم كنگره‌هاي اتحاد ملت، انتخاباتي است و در آن دبير كل، اعضاي شوراي مركزي، هيات‌هاي بازرسي و…انتخاب مي‌شوند. البته كنگره امسال انتخاباتي نبود. پس از 3كنگره كه به دليل شرايط خاص كرونايي به صورت مجازي برگزار مي‌شد، تصميم گرفته شد اين كنگره به صورت حضوري برگزار شود. با كمك مالي اعضا، نهايتا پيگيري‌هاي مرتبط با جا و مكان و نحوه اجرا صورت گرفت، اما متاسفانه مجوزهاي قانوني لازم براي برگزاري كنگره، تنها 24ساعت قبل از برگزاري و همراه با استرس‌ها و نگراني‌هاي بسياري اخذ شد. 
اين در حالي است كه بسياري از احزاب از امكانات و ظرفيت‌هاي فراوان دولت بهره‌مند مي‌شوند و به راحتي مجوزهاي لازم را اخذ مي‌كنند. اما حزبي در حد و اندازه اتحاد ملت كه بدنه اجتماعي وسيعي داشته، صاحب گفتمان است و مجوزهاي قانوني هم دارد بايد تحت فشار فراوان كنگره خود را برگزار كند. نرم اين روند بايد مورد تجديدنظر قرار گرفته و احزاب قانوني بتوانند بدون استرس و نگراني نشست‌ها و جلسات خود را برگزار كنند.
 استقبال اعضا و ميهمانان از كنگره نهم، شايان توجه بود و نشان داد، حزب تا چه اندازه مورد اقبال فعالان سياسي و عموم مردم قرار دارد.واقع آن است كه حزب اتحاد با بخشي از جامعه نگاه مشتركي دارد، يعني شرايط موجود كشور را نامطلوب دانسته و به دنبال اصلاح و تغيير آن است. اما اين تغييرات را از طريق روش‌هاي خشونت پرهيز و مدني دنبال مي‌كند. حزب، عقبه سياسي و گفتماني مشخص دارد و به دنبال «ايران براي همه ايرانيان» است. حزب اتحاد ملت به دنبال تحقق دموكراسي، حقوق بشر، اسلام رحماني و نوانديشي ديني است. توسعه را يك امر ضروري براي ايران دانسته و تحقق آن را در همه ابعاد اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و… جست‌وجو مي‌كند. 
همچنين علاوه بر فراگيري، پايداري، عادلانه بودن توسعه را نيز مهم مي‌دانيم. زماني كه درباره حقوق بشر صحبت مي‌شود، حزب همه ابعاد آن را مهم مي‌داند و تلقي‌هاي يك سويه از حقوق بشر ندارد.همان‌طور كه در نطق افتتاحيه كنگره توسط خانم آذر منصوري ارايه شد، بايد به موضوعات مختلف از منظر حق اشاره كرد، اينكه شهروند ايراني چه حقوقي دارد و چگونه مي‌تواند بر اين حقوق تاكيد كند؟ حتي اگر در ابعاد دموكراتيك آن‌گونه كه بايد و شايد پيشرفت صورت نگرفته باشد، نمي‌توان از يك اتفاق مهم در ايران طي دو الي سه دهه اخير چشم‌پوشي كرد و آن اينكه شهروند ايراني خود را محق مي‌داند و ديگر با شهروند مكلفي كه فقط نگاه كند و دستورات را اجرا كند، مواجه نيستيم. شهروندان محقي هستند كه هم حقوق سياسي و مدني و هم حقوق اجتماعي، فرهنگي و سياسي خود را مطالبه مي‌كنند. ما هم در حزب اتحاد ملت، مدافع اين‌گونه شهروندان هستيم. يك جامعه قدرتمند كه قدرت‌نمايي و رشد آن با حضور يك دولت قدرتمند شكل مي‌گيرد. معتقديم نهاد دولت بايد در راستاي تامين حقوق ملت تقويت شود. 
بايد توجه داشت در حزب اتحاد ملت، تنها بحث‌هاي سياسي متعارف انجام نمي‌شود و در حوزه حكمراني و حكومت‌داري در ابعاد مختلف در كميسيون‌هاي 7گانه حزب اتحاد بحث‌هاي داغ و عميقي جريان دارد. ابعاد اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، امور زيربنايي، محيط زيست، مسائل زنان، كشاورزي و… از جمله اين حوزه‌هاي كليدي هستند. مشخصا در انتخابات 1400 كه حزب اتحاد ملت به جد در پي مشاركت در آن بود، برنامه‌اي كه حاصل 2سال تلاش و بررسي كميسيون‌ها بود تحت عنوان جامعه قدرتمند دولت توانمند ارايه شد. اين برنامه در كميسيون‌ها مورد بررسي قرار گرفته و پيش مي‌رود. 
در نتيجه نمي‌توان گفت، چشم به قدرت نداريم. پياده‌سازي اين برنامه‌ها با حضور در ساختار قدرت بهتر پيش مي‌رود. اما اگر حزب به هر دليلي نتواند وارد ساختار تصميم‌ساز اجرايي، تقنيني و… شود، تلاش مي‌شود با فعاليت‌هاي گفتماني و رسانه‌اي و گفت‌وگو با حاكميت، جامعه مدني و نخبگان اين برنامه‌ها عرضه شوند. اگر خودمان نتوانيم اين برنامه را اجرايي كنيم ساير تصميم‌سازان و سياستگذاران را ترغيب به انجام آنها خواهيم كرد.