حاکمیت اقتصادی ا ز قدرت سیاسی باید جدا شود
راهكار محمود سريعالقلم، استاد دانشگاه بهشتي براي توسعه در ايران:
آنچه در پي ميآيد سخنراني محمود سريعالقلم استاد دانشگاه شهيد بهشتي در دانشكده علوم اقتصادي و سياسي اين دانشگاه است كه در دومين رويداد جامع معدن و صنايع معدني ايراد شده است. سريعالقلم با كولهباري از تجربه حضور در رويدادهاي جهاني به ويژه مجمع جهاني اقتصاد در داووس به تحليل شرايط امروز ژئوپلتيك جهاني ميپردازد و در نهايت مشكل ايران در جريان پاراديم توسعه و پيشرفت را واكاوي ميكند. از نظر او، عدم تفكيك مفهومي به نام «عقلانيت فلسفي» از «عقلانيت ابزاري» است كه توسعه و پيشرفت را از ايران دريغ كرده است. اينكه هنوز نميدانيم قرار است چه كار كنيم؟ آيا ميخواهيم با جهان ارتباط داشته باشيم يا نه؟ او معتقد است كه كليد يافتن پاسخ اين سوالها در تفكيك قدرت سياسي از حاكميت اقتصادي است كه با اصالت دادن به بخش خصوصي شكل ميگيرد. بخشهايي از اظهارات اين استاد دانشگاه را بخوانيد. با اين توضيح كه اين متن با استفاده از نسخه صوتي سخنراني وي كه روي وبسايت «اكوايران» قرار گرفته، تهيه شده است.
مثلث قدرت در جهان
در جهاني كه زندگي ميكنيم اتفاق بسيار مهمي افتاده است. جهان تبديل به مثلثي شامل روسيه، امريكا و چين شده است. در حالي كه حدود 30 سال پيش جهان دوقطبي و تمام مسائل روشن بود. يك عدهاي در كمپ شوروي و عدهاي ديگر در جبهه امريكا بودند و اقتصاد و سياست و فرهنگ از يكديگر تفكيك شده بود. اما امروز مثلث سه قدرت شكل گرفته و سپس حدود 10 كشور ميان پايه قدرتمند جهان مثل هند، اندونزي، كرهجنوبي، نيجريه و افريقاي جنوبي، مكزيك و شيلي و برزيل هستند كه مبناي رشد و توسعه جهاني از يك منظر تاريخي شدهاند. جهاني كه ما در آن زندگي ميكنيم جهاني است كه نااطمينانيها در آن بيشتر شدهاند. اما يك ويژگي بسيار مهمي هم دارد كه تناقضات در آن بسيار زياد شدهاند.
تناقضها در جهان امروز
تركيه عضو ناتو است؛ اما در عين حال سامانه دفاعي را از روسيه ميخرد. مجارستان عضو اتحاديه اروپا است اما با پيچيدگيهايي از حمله روسيه از اوكراين دفاع ميكند. كشوري مثل عربستان از نظر امنيتي به امريكا وابسته است اما در رابطه با سياست نفتي خود با اوپك پلاس كه عضو مهمي به نام روسيه دارد سياستهاي خود را هماهنگ ميكند. 11 هزار تحريم از طرف اروپا و امريكا عليه روسيه تنظيم شده اما در عين حال در سال 2023 بالغ بر 240 ميليارد دلار چين و روسيه با يكديگر تبادل كردهاند. هر آنچه روسيه در تراشه و الكترونيك نياز دارد ميتواند از چين وارد كند. جهان ما جهاني است كه تناقضهاي فراواني دارد اما همه تلاش ميكردند كه با سه قدرت هماهنگ باشند و كار كنند.
وقتي امريكا قطعنامهاي را عليه روسيه در سازمان ملل مطرح كرد 52 كشور از 193 كشور دنيا آن را تصويب نكردند. اين نشان ميدهد كشورهاي مختلف ميتوانند با سه قدرت كار كنند و از آنها بهرهبرداري كنند و در عين حال تلاش كنند منافع و مصالح ملي خود را پيش ببرند. حدود 700 ميليارد دلار پول بانكهاي اروپا و امريكا در تركيه كار ميكند و در عين حال تركيه طرفدار حماس است.
هماهنگي با سه قدرت كليد بهرهبرداري است
تعدد فرصتها فوقالعاده در دنيا زياد شده و كشورها به دنبال شبكهسازي هستند. نكته كليدي براي بهرهبرداري از اين دنياي پر از فرصت اين است كه كشورها بتوانند با هر سه قدرت جهاني هماهنگي داشته و كار كنند. هند انرژي خود را از روسيه ميخرد و روابط گسترده تجاري با چين دارد و در عين حال جزو دو كشوري هست كه توانسته در حوزه هستهاي و ليزر از امريكا تامين كند. شبكهسازي مهمترين ويژگي اين جهان است به خصوص براي كشورهايي كه داراي جغرافيا و منابع طبيعي و نيروي انساني هستند.
مبناي تئوريك اين كار هجينگ (Hedging) است. همه دنبال سرمايه هستند و براي خود محافظ ايجاد كنند. عربستان براي اينكه از امريكا امتياز بگيرد با روسيه كار ميكند. هند براي امتياز گرفتن از چين با امريكا كار ميكند. تركيه براي امتياز گرفتن از اروپا با روسيه هماهنگ است. مبناي تئوريك دنياي فعلي برخلاف دنياي دو قطبي دهههاي 60 و 70 دنياي هجينگ است.
امريكا همچنان قدرت اول جهان خواهد بود
چين هزار پروژه عمراني در آسيا دارد و 500 هزار مهندس در آفريقا دارد. اما در عين حال امريكا دو مزيت مهم دارد كه نشان ميدهد براي 50 سال آينده همچنان قدرت برتر جهان خواهد بود. اول در حوزه نظامي كه اين كشور 4750 سايت نظامي دارد. 219 هزار سرباز براي اين كشور كار ميكنند و 75 كشور دنيا 764 پايگاه نظامي برپا كرده است. اين قدرت نظامي امريكا پايه اقتصادي دارد و حضور اين كشور را در دنيا تضمين ميكند. نكته دوم اينكه بالاي 82 درصد از تراكنشهاي اقتصادي جهان با دلار امريكاست. اين قدرت نظامي و اقتصادي امريكا را همچنان به عنوان قدرت برتر نگه ميدارد.
اما در عين حال روسيه و چين فرصتهايي را به دست آوردهاند كه جلوي نفوذ امريكا بگيرند. قدرت امريكا كم نشده اما نفوذ اين كشور كم شده است. بين اين دو مفهوم در علم روابط بينالملل تفاوتهاي اساسي وجود دارد. سه قدرت مهم جهان، همچنان بالاترين ميكس انرژي جهان را دارند و اين فرصت را به سه كشور خواهد كه در حوزه اقتصاد بتوانند نفوذ داشته باشند.
ورود كشورها به باشگاه هستهاي
يكي از اتفاقات جالب اين نظام جديد اين است كه بسياري از كشورهايي كه فرصت دارند به دنبال نيروگاههاي هستهاي هستند. چين حدود 200 كلاهك هستهاي دارد كه پيش بيني ميشود تا سال 2031 به 1100 كلاهك برساند. امريكا نميتواند جلوي افزايش قدرت نظامي چين را بگيرد. مهمترين كانون چالش امريكا با چين، كاهش نرخ رشد اقتصادي آن كشور است. چينيها ميگويند 250 ميليارد دلار براي برنامه نظامي خود صرف ميكنند اما آمارهايي هست كه نشان ميدهد اين عدد 700 ميليارد دلار است. در حال حاضر 31 كشور 450 نيروگاه هستهاي دارند كه پيشبيني ميشود تا سال 2030 دو برابر شود. 16 كشور در حال ساخت 60 نيروگاه هستهاي هستند.
هجوم به امريكاي لاتين
در حوزه آب، بخش بزرگي از منابع آبي در كشورهاي امريكا و قاره امريكاي لاتين است. اگر به استراتژيهاي عربستان سعودي نگاه كنيد، ميبينيد كه در كنار چين دست به سرمايهگذاريها بنيادين در امريكاي لاتين زده است. همين اواخر امارات يك شركت تسليحاتي 2.5 ميليارد دلاري در برزيل را خريد. امريكاي لاتين منابع آبي دارد و كشاورزي وجود دارد و جمعيت هم دارد و فرصت را به كشورهاي حوزه خليج فارس اين فرصت را داده كه 2 هزار ميليارد دلار در اين كشورها سرمايهگذاري كنند.
ما هنوز دولتمحور هستيم
يكي از تفاوتهاي اساسي كشور ما با بقيه جهان بهخصوص كشورهاي ميان پايه دارد، اين است كه هنوز دولتمحور فكر ميكنيم. كشورهایي مثل هند و برزيل و چين و حتي امارات خيلي شركتمحور هستند. يعني آينده را در شركتها ميبينند. دو شركت چيني در حوزه نفت و گاز رتبه 28 و 37 جهاني را دارند. شركتي مثل پتروچاينا از نظر درآمد بالاتر از آفريقاي جنوبي است. شركت ساينوپك همرديف كشور لهستان است. به آرامكو نگاه كنيد كه 603 ميليارد دلار سال گذشته درآمد داشته است. يا شركت برق چين 530 ميليارد دلار از نظر جايگاه در صحنه بينالمللي داشته است.
ما جهان را با حكومتهايشان ميشناسيم
يكي ديگر از تلقيهاي ديگر در كشور ما اين است كه جهان را با حكومتهايشان شناسايي ميكنيم. در حالي كه يك هواپيماي بوئينگ 35 كشور با يكديگر هماهنگي ميكنند تا ساخته شود. سوئد، ايتاليا، چين، امريكا، فرانسه و اسپانيا با يكديگر كار ميكنند تا 30 هزار قطعه در يك زمان مشخص در يك جا جمع كنند و هواپيما ساخته شود.
رتبه 87 ايران در آمادگي براي آينده
يكي از توصيههايي كه براي شما دارم اين است كه اگر فرصت كرديد اين گزارش دانشگاه استمفورد درباره هوش مصنوعي را بخوانيد. 500 صفحه گزارش است كه جزیيات فراواني دارد. در برخي مدلهاي هوش مصنوعي تا 191 ميليارد دلار سرمايهگذاري شده است. 108 مدل مهم هوش مصنوعي را صنايع كار كردهاند نه دولتها. دولتها امكان اين كارها را نداشتهاند. از 149 مدل بنيادي در هوش مصنوعي 98 مورد آزاد است. 23 مورد تا اندازهاي آزاد است و 28 مورد در اختيار عامه نيست. شركتهايي مانند متا و ماكروسافت و اوپنايآي عمده كارهای هوش مصنوعي را انجام ميدهند. امارات با جوينت ونچرهايي كه با دنيا داشته هم در شبكه جهاني كار ميكند و هم به صورت بومي از مدلهاي هوش مصنوعي استفاده ميكند. تعداد اين مدلها در امارات از كشوري مثل فرانسه بيشتر است.
در تحقيقي كه توسط يك موسسه فرانسوي انجام شده، نشان ميدهد كه سنگاپور آمادهترين كشور براي آينده است. 4 شاخص براي اين گذاشتهاند؛ شاخصهاي فيزيكي و تكنولوژي رقابتپذيري و نيروي انساني. دانمارك و سويیس و امريكا و سوئد و فنلاند و هلند در ردههاي بعدي هستند. ايران رتبه 87 بين 128 كشور را دارد. امارات اولين كشور مسلماني است كه در اين رده بندي رتبه 27 را دارد.
مشكل عقلانيت فلسفي ما باقي مانده است
اما در رابطه با ايران؛ ما ايرانيها مشكلمان طي 1.5 قرن گذشته اين بوده كه دنبال رشد و پيشرفت بودهايم و ميخواهيم درآمد سرانه را بالا ببريم. من اسم آن را ميگذارم عقلانيت ابزاري. اما دايره بزرگتري هست به نام عقلانيت فلسفي و تا زماني كه حل نشود آن اولي حل نميشود. تعريف ما از زندگي چيست؟ با اين دنيا ميخواهيم چكار كنيم؟ ميخواهيم با اين دنيا مبارزه كنيم يا همكاري؟ بسياري از سوالات فلسفي هنوز براي ما باقي مانده است. ويتنام يا چين و ژاپن اينها را حل كردند. كرهايها اين مشكلات را دهه 60 و هنديها 20 سال پيش حل كردند. اما هنوز عقلانيت فلسفي ما هنوز حل نشده است. بسياري از سوالات كليدي همچنان مثل ذرات معلق در فضاي فكري و فلسفي ما ايرانيها برقرار است.
عقلانيت فلسفي دايره بزرگتري است كه ميتواند ناملموس و فعال باشد. اما عقلانيت ابزاري در دل عقلانيت فلسفي است. تا زماني كه اولي حل نشود تكليف دومي مشخص نميشود. آيا ميخواهيم ثروت توليد كنيم؟ بسياري ميگويند در ايران ثروت لغت منفي است و استفاده نكنيد. سود و سرمايهداري و بخش خصوصي الفاظ منفي شده است. در حالي كه جهان با اينها كار ميكند. توليد ثروت و محدود كردن دولت در توليد ثروت و پذيرش تشكلهاي بخش خصوصي و تفكيك تدريجي قدرت سياسي از قدرت اقتصادي است كه در جهان حرف اول را ميزند.
قدرت اقتصادي از قدرت سياسي
بايد جدا شود
نوشتههاي ايزايا برلين را بخوانيد. تمام اين نوشتهها در يك جمله خلاصه ميشود «تا زماني كه قدرت سياسي از قدرت اقتصادي جدا نشود در پي آزادي نباشيد. چه آزادي مدني چه آزادي اقتصادي يا سياسي.» در سالهاي گذشته و دو، سه دهه اخير در همين جمله خلاصه ميشود. در چين 82 درصد ثروت نزد بنگاهها و افراد است. در كشوري كه توسط 12 كميته و 2 هزار نفر اداره ميشود و انتخاباتي هم وجود ندارد. از نظر سياسي اين كشور بسته است اما از نظر اقتصادي با جهان كار ميكند. كشوري كه سرمايهداري غيردولتي را تجربه نكند نه قادر به رقابت است نه به دنبال كارآمدي ميتواند باشد و نه تخصص و كاركردگرايي را ارج ميدهد و نه گردش فكر و انديشه در آن شكل ميگيرد.
دوره وزارت عاليخاني سياست در خدمت اقتصاد بود
شايد ما بتوانيم از نظر علمي بپذيريم كه تنها دورهاي كه در ايران سياست در خدمت اقتصاد بوده دوره وزارت آقاي عاليخاني (دهه 50) است. در آن 7-8 سالي كه ايشان وزير اقتصاد ايران بود سياست پيرو اقتصاد كشور بود. جهان امروز اين مدل را عمل ميكند. در ويتنام حكمراني در خدمت اقتصاد است و سياست و فرهنگ براي اقتصاد فعال است. مدل ما اين گونه نيست. در ايران، اقتصاد بخشي از دايره بزرگتري به نام فرهنگ و دايره بسيار مهمتري به نام امنيت و سياست بوده است. مادامي كه اين عقلانيت فلسفي حل و فصل نشود، طبيعي است كه نميتوانيم وارد مراحل بعدي شويم.
ما ارتباطات جهاني نداريم
چالش بزرگ كشور ما اين است كه ارتباطات جهاني نداريم. من دانشگاهي اگر بگويم كه در دانشگاه نشستهام و دو تا كتاب و مقاله نوشتهام خيلي ممكن است از خودم راضي باشم. اما همين كه بيرون از كشور ميروم استادان هلندي و هندي و كانادايي را ميبينم و ميفهمم چه ضعفي دارم. اما يك بنگاهدار و سياستمدار و يك نماينده مجلس در روز 10 بار مطالعه نكند و با 50 نماينده ديگر ارتباط ايميلي نداشته باشد نميتواند شعاع فكري خود را گسترده كند. دليل اول مشكلات ما اين است كه با دنيا ارتباط نداريم. مهمترين نكتهاي كه من در سفرهاي متعدد به داوس ياد گرفتم، تواضع بود. چون در آن فضا شما نميتوانيد آمار اشتباه به كسي بدهيد. چون همه متخصص هستند و به جملهبندي شما دقت ميكنند. فضاي بينالمللي تمرين پاسخگويي و صداقت است.
منبع: روزنامه اعتماد 16 خرداد 1403 خورشیدی