1

حق متفاوت بودن

محمود صادقي، فعال سياسي اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با «اعتماد» از مطالبات زنان و نسل‌ z مي‌گويد

مهدی بیک اوغلی

«به رسمیت شناختن حق متفاوت بودن»؛ یکی از مهم‌ترین ضرورت‌هایی است که ایران مدل 1403 برای ارتباط با نسل دهه هشتادی‌ها و البته جامعه زنان و سایر ایرانیان به آن نیاز دارد. رویکردی که برخی نگاه‌های رادیکال و یک‌سویه امکان تحقق آن را گرفته و جامعه را با خطر یک شکل شدن و ظاهرگرایی مواجه ساخته است. محمود صادقی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب معتقد است باتوجه به پوست‌اندازی جامعه و ظهور نسل z اصلاحات نیازمند ارائه قرائتی نو و گفتمانی جدید است؛ قرائتی که حق «متفاوت بودن» را برای اقشار مختلف جامعه به رسمیت می‌شناسد و تلاش می‌کند به‌رغم همه تفاوت‌ها نقطه اشتراکی برای حصول منافع ملی و مصالح جمعی پیدا کند. اساسا ویژگی گفتمان اصلاحات در دوم خرداد 76 توجه به همین گزاره‌های متفاوت بود. سیدمحمد خاتمی در شمایل نامزد جناح چپ در آن سال‌ها، تلاش کرد ارتباط معناداری با زنان، جوانان و اقشار مختلف جامعه ایرانی در آن برهه پیدا کند. خاتمی رو به روی جوانان می‌نشست و از آزادی سخن می‌گفت و وعده جامعه‌ای آزاد و مردم‌سالار را به آنها می‌داد. جوانانی که امروز با عبور از سال‌های پر فراز و نشیب دهه‌های 80 و 90 و ورود به قرن جدید تلاش می‌کنند در گوش فرزندان‌شان که از آنها می‌پرسند چرا حاضر شدند در انتخابات شرکت کنند؟ دلایل خود برای رای دادن به اصلاحات و خاتمی را تشریح کنند. دلایلی که چندان بیراه هم نبودند، داده‌های مستند آماری حاکی است که ایران در دوران اصلاحات هم از منظر اقتصادی و هم در بخش‌های فرهنگی و اجتماعی و دیپلماسی و… عملکرد قابل توجهی داشته است. اما تحرکات جریانات رادیکال و گروه‌های فشار باعث شیوع جوی از ناامیدی در کشور شد و پروژه اصلاحات را برای چند دهه به تعویق افکند. نسل دهه 70 اما به‌رغم همه فشارها و تندروی‌ها و محرومیت‌ها هنوز در انتظار فرصتی هستند که این پروژه را به نتیجه برسانند. «اعتماد» در تداوم گفت‌وگوهای خود با نامزدهای اصلاح‌طلب این بار روبه‌روی محمود صادقی نشسته و از بایدها و نبایدهای انتخابات سخن گفته است. او معتقد است: «برای بازگرداندن مردم به صندوق‌های رای، باید گام به گام و مرحله به مرحله پیش رفت. همین امروز مشخص نیست حتی در صورت باز شدن فضا و رقابتی‌تر شدن انتخابات، مردم مشارکت کنند. می‌گویند ویران کردن راحت‌تر از ساختن و آبادانی است. به راحتی می‌توان امید مردم را از صندوق‌های رای از میان برد، اما بازگرداندن امید مردم به صندوق‌های رای زمانبر است.»

اين روزها، موضوع مهم كشور، بحث انتخابات رياست‌جمهوري چهاردهم است. برخي در نفي و گروهي ديگر در تاييد مشاركت بالا در انتخابات صحبت مي‌كنند. تحليل شما از فضاي سياسي فعلي چيست؟

فضاي سياسي كشور به دليل اتفاق غير‌منتظره‌اي كه در 30 ارديبهشت‌ماه رخ داد دچار پيچيدگي‌هاي فراواني شده است. البته بايد اذعان داشت كه ساز و كارهاي نظام سياسي در كشور از چنان ثباتي برخوردار است كه به سرعت مطابق اصل 31 قانون اساسي، فرآيند انتخاب رييس‌جمهور آغاز و كشور آرامش نسبي پيدا كرد. اين رخداد اگر در بسياري از كشورهاي ديگر رخ مي‌داد، شايد ناآرامي‌هايي ايجاد مي‌شد اما جاي خوشحالي است كه ثبات ايران حفظ شد. اگرچه وضعيت معيشتي و اقتصادي مردم با عملكرد دولت سيزدهم وخيم شده، اما با توجه به اينكه رييس‌جمهور جديد قرار است روي كار بيايد، اين اميدواري وجود دارد كه حضور يك دولت كارآمد كمي از شدت آلام مردم بكاهد. با پشت سر گذاشته شدن اين حادثه، اغلب افراد موثر در عرصه سياست از جمله جناح حاكم (دولت و ساير نهادهاي تصميم‌ساز) و فعالان سياسي و احزاب دچار نوعي اضطرار شدند و در كوتاه‌مدت ناچار به اتخاذ برخي تصميمات اضطراري شدند. به اين معنا كه مقدمات برگزاري انتخابات رياست‌جمهوري كه به‌طور طبيعي مي‌بايست ظرف يك سال اجرايي مي‌شد، ظرف 50 روز عملياتي خواهد شد.البته اين 50‌ روز هم به سرعت در حال اتمام است.

اين فضاي اضطراري در اردوگاه‌هاي مختلف سياسي تاثيرات متفاوتي ممكن است داشته باشد؛ فضاي موجود در اردوگاه اصولگرايي از نظر شما واجد چه ويژگي‌هايي است؟

در اردوگاه اصولگرايان به دليل باز شدن گسل‌ها و اختلافات كه معمولا نهفته هستند اما پس از يكدست شدن ساختار سياسي نمايان شده‌اند، شاهد چنددستگي و انشقاق بسياري هستيم. پس از انتخابات كم‌فروغ اسفند 1402 كه ركوردهاي عدم مشاركت شكسته شد، تغييراتي در آرايش سياسي كشور ايجاد شد . مبتني بر اين تغييرات اصولگرايان هم تحولاتي را پشت سر گذاشتند. در اثر اين رخدادها، طيف‌هاي راديكال با تلاش طيف‌هاي ميانه‌روتر مهار شدند، اما هنوز چند‌دستگي در جبهه اصولگرايي در بالاترين حد وجود دارد. در انتخابات اخير، طيف‌هاي مختلف جريان راست با افشاگري‌هاي دامنه‌داري كه انجام شد از خجالت هم در آمدند. به گونه‌اي كه اين جناح حتي با تذكرات پي‌در‌پي رهبري هم مواجه شد. مجموعا به نظر مي‌رسد، تفرقي در جريان اصولگرا وجود دارد كه نشانه‌هاي آن در جريان ثبت‌نام‌هاي انتخاباتي نيز نمايان شده است.

آيا مي‌توان دسته‌بندي خاصي از نامزدهاي اصولگرا در انتخابات 1403 ارائه كرد؟

اگر قرار باشد يك شاخصه مهم را براي جريان اصولگرايي در انتخابات چهاردهم نام ببريم بايد به انشقاق موجود در اين جريان اشاره كنيم. جريان‌هاي راديكال و تند جناح راست به وسيله سعيد جليلي نمايندگي و راهبري مي‌شوند. در نقطه مقابل هم محمد‌باقر قاليباف حضور دارد كه تلاش مي‌كند قرائت خاص خود از نواصولگرايي را ارائه كند. در ادامه با نزديك‌تر شدن به منتهي عليه ميانه، چهره‌اي چون علي لاريجاني حضور دارد. اين سه ضلع اصلي، مثلث اصولگرايي را تشكيل مي‌دهند. ضمن اينكه نامزدهاي منسوب به دولت هم در بين خطوط اين جريانات حضور دارند. انتشار نامه‌اي منسوب به وزرا و معاونان رييس‌جمهور به شوراي نگهبان براي تاييد صلاحيت اسماعيلي، نشان داد كه دولتي‌ها هم تكاپوي فراواني براي اثرگذاري در انتخابات دارند. به‌رغم اين تكثر، روشن است كه هنوز انسجامي ميان اضلاع مختلف مثلث اصولگرايي شكل نگرفته است. البته شنيده‌هايي هم وجود دارد كه افرادي چون حداد عادل و محسن رضايي، تلاش مي‌كنند تا اتحادي در جريان اصولگرايي ايجاد كنند كه هنوز منتج به نتيجه نشده است.

اين روند در اردوگاه اصلاح‌طلبي با توجه به دغدغه‌هاي هميشگي اين جريان در خصوص احراز صلاحيت‌ها به چه صورتي است؟

در اردوگاه اصلاح‌طلبي، پس از بحث‌هاي ابتدايي، اصلاح‌طلبان تصميم به مشاركت فعال در انتخابات گرفتند. اين مشاركت‌جويي به دليل تحليلي است كه اين جريان از اهميت انتخابات رياست‌جمهوري دارد. در واقع تحليل‌هايي كه باعث شده بود اصلاح‌طلبان تصميم به عدم مشاركت در انتخابات 1402 بگيرند و حتي سيد محمد خاتمي حاضر به انداختن راي به صندوق‌ها نشد، اصلاح‌طلبان را بر آن داشته تا تصميم به مشاركت در انتخابات 1403 بگيرند. نشانه‌هاي برگزاري انتخاباتي مشاركتي، رقابتي و معنادار كه در انتخابات قبلي مفقود بود، بنابراين دليلي براي حضور در آن احساس نشد، اين‌بار متفاوت‌تر بروز كرده است. در انتخابات رياست‌جمهوري به دليل شرايط فوق‌العاده‌اي كه پيش آمده، انشقاقي كه در جناح مخالف مشاهده مي‌شود و اهميت جايگاه رياست‌جمهوري در تحقق مطالبات مردم، اصلاح‌طلبان تصميم به مشاركت گرفته‌اند.

شما اشاره كرديد اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس دوازدهم به دليل فقدان رقابت، مشاركت و معنادار بودن شركت نكردند، آيا اين مشكلات و كمبودها در انتخابات رياست‌جمهوري رفع شده است؟

پيش‌بيني‌ها حاكي از آن است كه مشاركت در انتخابات پيش رو بالاتر از آوردگاه‌هاي قبلي خواهد بود. اغلب نظرسنجي‌ها، مشاركت بالاي 50درصد را محتمل مي‌دانند. اگر نظام تصميم بگيرد كه انتخابات را رقابتي كند، دومين گزاره مورد نياز هم محقق مي‌شود. در اين صورت راي مردم و مشاركت آنها، انتخابات 1403 را معنادار مي‌كند. مبتني بر اين استدلال‌هاي كلي اصلاح‌طلبان تصميم به مشاركت در انتخابات گرفته‌اند. اشاره‌هايي در صحبت‌هاي رهبري براي استفاده از فرصت انتخابات وجود دارد، ضمن اينكه رخدادهاي اعتراضي سال 1401 مطالباتي را ايجاد كرده كه نظام بايد به آنها توجه نشان دهد. اصلاح‌طلبان البته تاكيد كرده‌اند در صورتي كه انتخابات رقابتي نشود و نامزد اصلاح‌طلب حضور در انتخابات نداشته باشد، در انتخابات شركت نمي‌كنند. نهايتا پس از بحث و تبادل نظرهاي فراوان در يك بستر دموكراتيك، 3نامزد نهايي جبهه انتخاب شدند. امروز توپ در زمين نهادهاي نظارتي است كه فضا را براي مشاركت جريانات مختلف و مردم فراهم كنند. بر اساس بيانات آقاي خاتمي به جز اين 3نفر، نامزدي از سوي اصلاح‌طلبان معرفي نمي‌شوند. بايد منتظر روزهاي آينده بمانيم تا مشخص شود آرايش سياسي جناح‌ها در انتخابات چگونه خواهد بود.

سيستم طي 3دوره اخير به سمت شكل‌دهي به حاكميت يكدست حركت كرده است. مبتني بر اين ايده، نامزدهاي اصلاح‌طلب ردصلاحيت شدند و مشاركت در انتخابات نزولي شد. ادامه اين روند كشور را با چه خطراتي مواجه مي‌كند؟

اگر همان‌گونه كه دبير شوراي نگهبان اعلام كرده همان روندها و خطوط قبلي ادامه پيدا كنند، فكر مي‌كنم بحران‌هايي كه در متن كشور و جامعه وجود دارند، فزاينده‌تر شده و شتاب بيشتري بگيرد.بحران در حوزه مديريت كشور، بحران‌هاي اقتصادي و معيشتي، بحران در بخش سياست خارجي، بحران در بخش سرمايه اجتماعي و… اگر تصميم‌سازان نخواهند شرايط محدود فعلي را كمي بازتر كنند، نااميدي فزاينده‌اي در سطح سياسي، نخبگاني و عموم مردم شكل مي‌گيرد. براي بازگرداندن مردم به صندوق‌هاي راي، بايد گام به گام و مرحله به مرحله پيش رفت. همين امروز مشخص نيست حتي در صورت باز شدن فضا و رقابتي‌تر شدن انتخابات، مردم مشاركت كنند. مي‌گويند ويران كردن راحت‌تر از ساختن و آباداني است. به راحتي مي‌توان اميد مردم را از صندوق‌هاي راي از ميان برد، اما بازگرداندن اميد مردم به صندوق‌هاي راي زمانبر است. اگر نظام نخواهد انتخابات را به صورت رقابتي برگزار كند، سرمايه آسيب ديده اجتماعي، مجالي براي ترميم پيدا نمي‌كند و در ابعاد مختلف از جمله حوزه امنيتي با مشكلات عديده‌اي مواجه مي‌شويم.

بخشي از خطرات موجود مرتبط با انتخابات امريكا و احتمال ورود ترامپ به عرصه سياسي امريكاست. انتخابات امريكا چقدر مي‌تواند در بروز مشكلات براي ايران اثرگذار باشد؟

يكي از خطرات مهم پيش روي ايران، پيش‌بيني‌هايي است كه در خصوص انتخابات امريكا مي‌شود.اگر ترامپ روي كار بيايد، در ايران به دولتي نياز است كه پشتوانه راي بالاي مردمش را پشت سر خود داشته باشد. ايران چه قصد داشته باشد در برابر ترامپ ايستادگي كند و چه به دنبال مذاكره با او باشد، نيازمند دولتي است كه نماينده واقعي اكثريت مردم ايران باشد.

برخي تحليلگران معتقدند كه گفتمان اصلاحات پس از فتوحات دهه 70 نيازمند به روز‌آوري گفتمان خود است. با توجه به رخدادهاي اخير نسل دهه هشتادي‌ها مطالبات خاص خود را دارند، موضوع مطالبات زنان جدي‌تر از قبل مطرح شده و مسائل اقتصادي و رفاهي هم شكل تازه‌اي پيدا كرده است. آيا گفتمان اصلاحات مي‌تواند به اين مطالبات فراگير پاسخ بدهد؟

به عنوان يكي از نامزدهاي اصلاح‌طلب، سعي كرده‌ام گفتمان به روز شده و راه‌حل‌هاي شفاف‌تري را ارائه كنم. مجموعه جريان اصلاحات توانسته‌اند خود را با شرايط جديد وفق بدهند. اساسا كنشي كه اصلاحات و شخص آقاي خاتمي در انتخابات مجلس 1402 برنامه‌ريزي كردند در راستاي ترميم سرمايه‌هاي اجتماعي اين جريان و بازگشت به بدنه اصلاحات بوده است.اما براي تحول گفتماني و به‌روز‌سازي كامل، نياز به كار و تلاش بيشتر است. در شرايط فعلي، هنوز شاهد شكل‌گيري يك چنين گفتماني نيستيم. در واقع اصلاح‌طلبان بيشتر نسبت به تحولات واكنش نشان مي‌دهند تا اينكه كنشگر رخدادها باشند. آقاي خاتمي چند سند راهبردي تهيه كردند كه در نوع خود بسيار بديع بود اما در سطح احزاب، تشكل‌هاي مدني و… هنوز كارهاي بسياري نياز است. در برنامه شخصي من نگرش‌هاي نويني به مسائل روز جامعه وجود دارد. محور برنامه‌ريزي من در حوزه فرهنگي و اجتماعي شناسايي حق تفاوت و متفاوت بودن است.در عرصه حكمراني اقتصادي نياز به برنامه‌هايي چون«يك دولت و يك بودجه » داريم . برنامه مهم ديگر تحول در الگوي توسعه به مثابه خاستگاه محيط زيست با تاكيد بر اقتصاد سبز است. در حوزه سياست داخلي، سياست‌ها بايد بر پايه دلبستگي و همبستگي ملي باشد. گفتمان‌هايي كه فكر مي‌كنم زمينه‌هاي تازه‌اي براي نسل‌هاي نو ايجاد كند. مجموعه اين ايده‌هاي نو علمي زمينه نوسازي گفتمان كلان اصلاحات را فراهم مي‌سازد.

منبع: روزنامه اعتماد 20 خرداد 1403 خورشیدی