1

5+1

عباس عبدي

انتشار اسامي 6 تن به عنوان نامزدهاي تعيين شده از سوي شوراي نگهبان براي انتخابات رياست‌جمهوري موجب تعجب شد.‌ اگر چه اين احتمال وجود دارد كه به عللي تغيیرات كوچكي نيز در امروز و فردا در اين ليست رخ بدهد، ولي در روال عادي همين نام‌ها تاييد شده‌اند. در طول يك هفته گذشته كه گمانه‌زني‌ها درباره تأييدشدگان احتمالي وجود داشت، با قطعيت مي‌توان گفت كه هيچ كس چنين ليستي را پيش‌بيني نمي‌كرد؛ حتي به صورت شانسي هم كسي نگفته بود كه اين ۶ نفر افراد نهايي واجد صلاحيت هستند. يك مورد هم كه گفته بر اساس تحليل نبوده بلكه بر اساس اطلاع خبري بوده و كسي هم به آن توجه چنداني نكرد. اين پديده نشان مي‌دهد كه جامعه، حتي بخش مهمي از اصولگرايان در نقطه مقابل درك شوراي نگهبان هستند كه اصولا رفتارش قابل پيش‌بيني نيست. در پي اين نيستم كه اثبات كنم نظر اين شورا نادرست است، چون اساسا چنين فرآيندي را نه مطابق با روح انقلاب و حاكميت مردم مي‌دانم و نه حتي مفيد به حال وضعيت جناح حاكم. اينكه يك نفر را پيش‌تر ردصلاحيت كردند ولي اين بار او را تأييد مي‌كنند، در حالي كه هيچ تغيير ملموس يا مهمي در او رخ نداده، جاي تعجب دارد. پيام اين رفتار روشن است. اينكه تصميمات ضابطه‌مند نيست و نمي‌توانيد روي برداشت‌هاي خود از روند امور كشور حساب كنيد و ريسك سرمايه‌گذاري (هر نوع سرمايه‌گذاري) بالاست. سخنگوي شوراي نگهبان گفته است كه يكي از دلايل اين پديده، تغيير اعضاي شوراي نگهبان است. اين عذر بدتر از گناه است. مگر هنگامي كه قضات يا شعب قضايي تغيير مي‌كند، بايد احكام قضايي نيز تغيير كند؟

پذيرش اين، يعني بلاموضوع كردن عدالت و تقليل آن به خواست و سليقه و اراده قاضي. اگر ضوابط حقوقي درست تنظيم شود، همه دادگاه‌ها و قضات بايد حكم واحدي بدهند يا اگر اشتباه مي‌كنند در مرحله تجديدنظر اصلاح شود. اگر همين يك ايراد را در مورد سازوكار موجود در نظر بگيريم، متوجه مي‌شويم كه چرا انتخابات در اين جامعه دچار فراز و فرود مي‌شود و شده است. يك مورد مثل انتخابات اسفند ۱۴۰۲ است كه حداقل‌ها را هم نداشت و مشاركت پايين آن در كشور و تهران ركورد زد و در مقابل انتخابات ۱۳۹۶ است كه در اوج مشاركت بود. گذشته از اين مساله مهم نامزدهاي موجود را اكنون مي‌توان در قالب 1+5 تعريف كرد. ۵ نفر از نامزدهاي اصولگرا كه طبعا از گروه‌هاي گوناگون آنان هستند و يك نفر نامزد مورد حمايت جبهه اصلاحات يعني آقاي دكتر پزشكيان است كه زمينه را براي فعاليت انتخاباتي آنان و مشاركت عمومي مردم فراهم مي‌كند. هر چند نامزدهاي ديگر منسوب به اين جبهه ردصلاحيت شدند ولي اين حداقل را بايد مغتنم شمرد.  در اولين گام به آقاي دكتر پزشكيان پيشنهاد مي‌كنم كه مجموعه نامزدهايي را كه تأييد نشدند و با اصول و معيارهاي ايشان و جريان اصلاحي قرابت دارند دعوت كرده و ستادي كامل و فراگير را تشكيل بدهند. واقعيت اين است كه تجربه سه سال گذشته بسيار تلخ بوده و مردم با پوست و گوشت و استخوان خود آن را حس كرده‌اند. رغبت مردم به مشاركت انتخاباتي، برخلاف انتخابات ۱۴۰۰ زياد شده و در روزهاي آينده بايد افزايش پيدا كند و اين ظرفيت نزد آقاي پزشكيان وجود دارد ولي به فعليت در آوردن آن طي دو هفته طبعا كار سختي است، هر چند نشدني نيست. تجربه ۳ سال گذشته نشان داد كه پروژه يكدست‌سازي نه تنها شكست خورده است، بلكه خطرات فراواني براي كشور و مردم دارد. ويژگي مهم آقاي پزشكيان صداقت و سلامت اوست. ولي اين ويژگي را بايد از طريق جلب مشاركت نخبگان با مخزني از خردمندان تكميل كند. آقاي پزشكيان بهتر است كه خودتان باشيد؛ نيازي به تغيير نداريد. اگر خودتان باشيد، رأي مردم به سود صداقت خواهد بود، هيچ ‌كدام از نامزدهاي ديگر از اين نظر قادر به رقابت با شما نيستند. اگر صداقت و راستگويي را كنار بگذاريد تا رأي كسب كنيد – كه قطعا نخواهيد كرد – زيرا هيچ‌گونه برتري نسبت به ديگران پيدا نخواهيد كرد و از هر منظر شكست خواهيد خورد. الگوي خاتمي را در سال ۱۳۷۶ جدي بگيريد. وعده‌هاي بي‌پايه و نشدني ندهيد. سال ۱۴۰۰ را به ياد بياوريد، مبادا بگوييد كه تورم را نصف و تك‌رقمي مي‌كنم. آنان كه به شما رأي مي‌دهند اين حرف‌ها را توهين به خود خواهند دانست. من سعي مي‌كنم ايده‌هاي خود را به نحوي منعكس كنم يا به اطلاع برسانم ولي مي‌دانم كه در يك موقعيت تاريخي خطيري هستيد، مسووليت شما تكرار نشدني است. چون شما به نهج‌البلاغه خيلي علاقه داريد و به آن مسلط هستيد اين جمله را يادآوري مي‌كنم كه: «فرصت‌ها را غنيمت شماريد كه چون ابر مي‌گذرند.»

منبع: روزنامه اعتماد 21 خرداد 1403 خورشیدی