1

جامعه‌شناسی فرصت‌ وچالش‌های معلم بلاگرها-2

سید جواد حسيني

يا پرفشار پربار شدن نقش آموزشي دانش‌آموز و متمركز شدن جريان ياددهي – يادگيري از طريق معلم‌بلاگرها چه بسا موجب فشارهاي اجتماعي و رقابتي براي دانش‌آموزان را شدت ببخشد و از سوي ديگر به تغيير سلايق و هنجار‌هايي در آنها بينجامد كه با جريان جامعه‌پذيري و انسجام همخواني نداشته باشد. اگر چه آموزش فردي شده به عنوان يك فرصت خوب ياددهي -يادگيري تلقي مي‌شود اما معلم‌بلاگر‌ها امكان بسط روحيه فردگرايي و عدم پذيرش نگرش سيستمي را موجب مي‌گردند. از منظر ديگر، معلم‌بلاگرها و حوزه فعاليت آنها مي‌تواند سويه دوم آسيب‌هاي فضاي مجازي يعني اينترنت و فضاي مجازي به عنوان محتواي آسيب را براي دانش‌آموزان زمينه‌سازي کند. در اين قلمرو معلم بلاگرها موجب بسط و توسعه فعاليت‌هاي آموزشي دانش‌آموزان در دنياي مجازي مي‌شوند و ارتباطات آنها را در سنين پايين به اين فضا افزايش مي‌دهند ورود به اين فضاي ارتباطي كه محتواهاي متنوع و متعددي از پورنوگرافي و هرزه‌نگاري‌هاي جنسيتي را به همراه دارد در جريان بلوغ جنسي و آسيب‌هاي ناشي از آن براي دانش‌آموزان را افزايش مي‌دهد. همچنين محتواهاي فضاي مجازي، فيلم‌ها، سريال‌ها،  متون و تصاوير. موارد متعددي از پرخاشگري و خشونت را به نمايش مي‌گذارد و نمايش اين محتوا‌ها موجبات تقويت پرخاشگري، رفتارهاي پرخطر و چه بسا شخصيت ضداجتماعي در دانش‌آموزان مي‌شود و در بسياري ديگر از موارد موجب اضطراب يا افسردگي دانش‌آموزان را فراهم مي‌آورد. سويه ديگر آسيب‌هاي فضاي معلم‌بلاگري براي دانش‌آموزان به ويژه از منظر جريان ياددهي – يادگيري با استاندارد آن است كه به دليل عدم التزام اين فضا به رعايت استانداردهاي مهم تعليم و تربيت چه بسا آشفتگي‌ها و برانگيختگي‌هاي بي‌كيفيتي در جريان آموزش رخنمون شود كه خود به اختلالات متعدد در عرصه آموزش و يادگيري دانش‌آموزان بينجامد. به عبارت روشن‌تر اختلالات ياددهي -يادگيري معلم در اين عرصه موجب اختلالات يادگيري دانش‌آموزان شود. از همين منظر به موضوع نقش يكپارچگي و انسجام مديريت فرآيند يادگيري در كيفيت آموزش دانش‌آموزان بايد اشاره کرد كه به نظر مي‌رسد در فضاي بي‌قاعده معلم بلا‌گري به ‌شدت نقض مي‌شود و موجب آلودگي بهداشتي جريان آموزش مي‌شود و تضاد الگويي آموزشي نه‌تنها اختلالات يادگيري بلكه تضادهاي شخصيتي و چندگانگي‌هاي ارزشي را نيز موجب مي‌شود. همچنين وابستگي دانش‌آموزان به معلم‌بلاگرها به دليل جاذبه خاص آن, مي‌تواند موجب تعدي به آموزش رسمي و عمومي و شكاف تعليم و تربيت آشكار و رسمي با تعليم و تربيت غيررسمي بلاگري شود و چه بسا در ادامه به غلبه اين نوع تعليم و تربيت كه به برنامه درسي پنهان تعبير مي‌شود بر تعليم و تربيت رسمي يا برنامه‌ريزي درسي آشكار منتهي شود و آثار نامناسبي بر دانش‌آموزان بر جاي بگذارد.

قلمروی سوم آسيب‌هاي اجتماعي فضاي مجازي تحت عنوان فضاي مجازي و اختلالات ارتباطي كه از آن به عنوان اعتياد اينترنتي مجازي ياد مي‌شود در حوزه معلم بلاگرها نيز مي‌تواند صادق باشد.

طبيعي است كه ورود دانش‌آموزان آن هم در سنين پايين و دوره ابتدايي حتي بعد از آن اعتياد مجازي و اينترنتي را در ايشان تقويت مي‌كند و اين موضوع سبب‌ساز امحای شخصيت و هويت دانش‌آموزان مي‌شود. بلع شخصيت توسط فضاهاي مجازي و كونفورميسم از نتايج نامطلوب چنين وضعيتي است. كونفورميسم به معني محيط‌گرايي افراطي و به شكل محيط درآمدن و هويت شخصي خود را ناديده انگاشتن و نه به معناي جامعه‌پذيري، نوعي آسيب رواني – اجتماعي است كه در اعتياد اينترنتي ظهور مي‌يابد و جريان تربيت را با اختلالات جدي مواجه مي‌سازد و به تعبير جامعه‌شناسان، وسايل ارتباط جمعي موجب آدمك‌سازي دانش‌آموزان مي‌شوند و به قول ديويد رايز من اين وضعيت ناشي از قدرت پرنفوذ وسايل ارتباط جمعي نوين و خصوصا فضاي مجازي و اينترنتي است كه قدرت دگر راهبري يافته‌اند. ديويد رايزمن، دگر راهبري را راهبري وسايل ارتباط جمعي براي بشر امروز مي‌داند و در اين فرآيند ممكن است دانش‌آموزان دچار عارضه فابينگ شوند.

فابينگ در حقيقت محصول جريان وابستگي و اعتياد به فضاي مجازي است كه به شكل افراطي ممكن است در دانش‌آموزان شكل بگيرد و موجب شود تا حتي زماني كه دانش‌آموزان از فضاي مجازي خارج مي‌شوند همچنان در دنياي واقعي تحت تاثير افراطي همان فضا بينديشند، عمل كنند و احساس داشته باشند.
۴- چه بايد كرد؟ (تجويز‌هاي راهبردي) 
از تحليل و توصيف آنچه در خصوص فرصت‌ها و تهديدات معلم بلا‌گري آورديم، مي‌توان به اين نتيجه روشن رسيد كه معلم‌بلا‌گري فرصت‌هاي بي‌بديلي در اختيار نظام تعليم و تربيت به‌ويژه در عصر و نسل جديد قرار مي‌دهد كه نه مي‌توان و نه بايد به راحتي از آن چشم پوشيد و از كنارش گذر کرد. اما آن سوي ماجرا حكايت ديگري روايت شد كه معلم‌بلاگرها، آسيب‌ها و چالش‌هايي براي نظام تعليم و تربيت ايجاد مي‌كنند كه از كنار آن هم نمي‌توان به تسامح عبور كرد و لذا گذار از اين دوگانه متضاد از طريق قاعده‌مند‌سازي فضاي معلم بلا‌گري امكان‌پذير است كه هم از كاركردهاي مناسب معلم بلا‌گري سود جست و هم آسيب‌هاي آن را مهار و به كنترل درآورد. به منظور تحقق اين سياست راهبردي خوب است موارد ذيل مورد نظر قرار بگيرد: 
۱- تدوين و تصويب قانون خاص به منظور قاعده‌مندسازي فضاي آموزش آنلاين و مجازي توسط شوراي عالي آموزش و پرورش يا در صورت لزوم شوراي عالي انقلاب فرهنگي، دولت يا مجلس به منظور كنترل و كاهش آسيب‌ها و چالش‌هاي فضاي معلم بلاگري و استفاده بهينه از فرصت‌هاي پيش رو.
٢- در اين قانون مجوز ايجاد مدرسه مجازي با تاكيد بر كيفيت‌ها و استانداردهاي آموزشي و تربيتي هم به شكل مستقل و هم در قالب مدارس تركيبي (حضوري و مجازي) طراحي و ديده شود.
۳- مديران و معلمان فعال در حوزه آموزش آنلاين و مجازي يا مدير و معلم بلاگر‌ها نيز وفق اين قانون ملزم به دريافت مجوز صلاحيت‌هاي حرفه‌اي در فضاي مجازي شوند، تا هم شايستگي‌هاي حرفه‌اي لازمه آنها احراز و هم شرايط نظارت و ارزيابي دقيق بر عملكرد آنها فراهم شود. 
۴- توانمندسازي و آموزش سواد رسانه‌اي دانش‌آموزان، معلمان، مديران و خانواده‌ها به عنوان اوليای دانش‌آموزان – به‌ويژه كساني كه مجوز مدرسه مجازي يا معلم بلاگري را دريافت مي‌كنند – مورد توجه جدي قرار بگيرد و در قالب بسته‌هاي آموزشي عوامل درگير در اين آموزش‌ها ملزم به گذراندن موفق آن شوند.

منبع؛ روزنامه اعتماد 5 مهر 1403 خورشیدی