استراتژی ایران در برابر دولت دوم ترامپ
عبدالرضا فرجيراد
درخصوص بازگشت مجدد ترامپ به كاخ سفيد و تاثير پيروزي او بر تعاملات و روابط ايالات متحده با ايران و نيز در خصوص تغيير معادلات جديد خاورميانه بايد تحليلي چند بعدي از اين اثرگذاري ارايه داد. اولين گزاره با تكيه بر روحيات شخص ترامپ و سخناني كه او در اين كارزار انتخاباتي طي چند ماه اخير ايراد كرد، است. با در نظر گرفتن اين مولفه ميتوان اينگونه ارزيابي كرد كه روي كار آمدن مجدد دونالد ترامپ خيلي جاي نگراني ندارد، چرا كه روحيات ترامپ نشان داده است كه او به دنبال جنگ و درگيري نيست. در دور چهارساله اول اين موضوع به اثبات رسيد؛ حال چه در تعاملاتي كه با رهبر كره شمالي داشت و نيز بعد از اشتباهاتي كه در رابطه با خروج از برجام مرتكب شد. به گونهاي كه او در مقطعي خواهان آغاز مذاكراتي جديد با ايران نيز شد. به اعتقاد من اين قبيل موضعگيريهاي ترامپ نشان داد او تاجر و اهل معامله است و به دنبال صرف هزينه براي جنگهاي نيابتي ايالات متحده نيست. دوم اينكه در سخنرانيهاي انتخاباتي كه ترامپ در فرآيند تبليغاتي كمپين خود داشت به موضوع لغو تحريمهاي اعمالي عليه ايران اشاره كرده است. نميتوان گفت اين ادعا اتفاقي بوده است و بايد آن را به فال نيك گرفت. در شعارها و وعدههاي انتخاباتي ديگر او در طول چند ماه اخير نيز اين مساله را دائما تكرار ميكرد كه قصد درگيري با ايران را ندارد. لذا با لحاظ كردن گزارههاي ذكر شده ميتوان پيامدهاي مثبت پيروزي ترامپ را نيز در نظر گرفت. اما آنچه اهميت دارد اين است كه عملكرد شخص ترامپ را سواي از حمايت همهجانبه كنگرهاي با اكثريت جمهوريخواهان ندانيم. به عبارتي ديگر ترامپ تنها تصميمگيرنده اصلي نخواهد بود. متغيرهاي مهم ذكر شده را بايد در ارايه هر تحليلي در رابطه عملكرد آتي دولت ترامپ لحاظ كرد. به اعتقاد من بخشي از عملكرد احتمالي ترامپ در قبال تهران به نوع بازي ايران و استراتژي جديد كشورمان در قبال دولت تازه ايالات متحده بستگي دارد. در دولت اول ترامپ ايران به دليل سياستهاي او در قبال برجام و خروجش از اين توافق و نيز ترور شهيد سردار قاسم سليماني آماده رايزنيهاي جديدي نبود.
اين عدم آمادگي در شرايطي بود كه ترامپ در همان بازه زماني بازگشايي دربها براي مذاكره با ايران را از طريق واسطههايي در دستور كار قرار داد، اما ايران آمادگي نداشت. حال بايد ديد كه در دولت جديد با رياست آقاي پزشكيان كه بر اصل تنشزدايي تاكيد دارند آيا تهران همچنان سياست پيشين خود در قبال دولت اول ترامپ را در پيش ميگيرد يا با تغيير هدفمند تاكتيكهاي خود به دنبال رفع تحريمهاي اعمالي است. اگر ايران به دنبال گفتوگو با ترامپ باشد به اعتقاد من اين توانايي و امكان در دولت جديد وجود دارد كه به نتايجي منتج شود. در غير اين صورت تنشها افزايش خواهد يافت. از طرفي اگر دونالد ترامپ به اين نتيجه برسد كه ايران آمادگي از سرگيري مذاكرات را ندارد مجددا به سياست تشديد تحريمها بازخواهد گشت؛ همانگونه كه در چهار سال دولت اول خود عليه فروش نفت ايران تحريمهايي را اعمال كرد. به نظر ميرسد طي بازه زماني دوماههاي كه دولت جديد ايالات متحده رسما كار خود را آغاز ميكند، دونالد ترامپ احتمالاپيامهايي را به صورت مستقيم و غيرمستقيم نه تنها براي ايران بلكه براي ساير كشورها از جمله روسيه ارسال خواهد كرد. در اين فاصله يعني از زمان پيروزي رييسجمهور جديد تا زمان ورود رسمي به كاخ سفيد ترامپ فرصتي براي آزمون و خطا خواهد داشت. تصور ميكنم او در اين زمينه ايران را محك خواهد زد تا از آمادگي يا عدم آمادگي تهران براي شروع فصل جديدي از گفتوگوها اطمينان حاصل كند. اگر اين آمادگي وجود داشته باشد به محض ورود به كاخ سفيد پالسهاي مثبتي را براي تهران خواهد فرستاد و در اين شرايط نيز ميتوان طي زماني كوتاهتر با او به نتيجه رسيد. اما اگر تا قبل از اول ژانويه به اين نتيجه برسد كه ايران آمادگي رايزني را ندارد با آغاز رسمي دولت خود احتمال دارد به دنبال تشديد تنشها در قبال ايران باشد. دو ماه پيش رو تا ورود رسمي ترامپ به كاخ سفيد بسيار حياتي است بدين منظور كه جمهوري اسلامي ايران ميبايست پلن خود را براي تعامل با دولت جديد امريكا اعلام كند. اين متغير نيز در شرايط ملتهب كنوني خاورميانه صادق است. البته كه اين موضوع به تحولات خاورميانه و مقوله برقراري احتمالي آتشبس در لبنان و غزه منوط است. آنطور كه ادعا شده ترامپ در ديداري كه با نتانياهو داشته خطاب به نخستوزير اين رژيم گفته است تا قبل از ورود به كاخ سفيد جنگ را به پايان برساند. به اعتقاد من ترامپ نيز احتمالا اين قول را به مسلمانان امريكايي و به ويژه عربتباران امريكايي داده است كه در صورت پيروزي جنگ در منطقه را به پايان خواهد رساند. تجربه 4 ساله دولت اول ترامپ نشان داده او به اكثر وعدههاي خود عمل خواهد كرد. حال نيز او وعدههايي در راستاي پايان جنگ در غزه و لبنان به شهروندان خود داده است و احتمال اينكه به اين وعدهها در دولت دوم خود نيز عمل كند بالا است. من تصور ميكنم تصميمگيران ايراني بايد از همان آغاز انتشار خبر پيروزي ترامپ يك استراتژي معيني را در رابطه با دولت جديد ايالات متحده به رياست ترامپ داشته باشند. گفتني است كه اولويت اول ايران برقراري آتشبس در غزه و لبنان است. بنابراين به اعتقاد من اين امكان وجود دارد با اين هدف كه به درگيريها در غزه و لبنان پايان دهيم رايزنيها با ترامپ را آغاز كنيم. اين احتمال وجود دارد ايران در اين بازه زماني بهتر بتواند زمينه را براي رايزني در خصوص مسائل منطقه هموار كند. چرا كه بايدن به دليل انتخابات و با اين هدف كه آراي لابي يهوديان را از دست ندهد در معذوراتي قرار داشت؛ البته كه او در اين مورد مرتكب خطاي محاسباتي شد. اساسا يكي از دلايل پيروزي ترامپ شخص بايدن و عملكرد ضعيف او در قبال تحولات خاورميانه بود. بايدن راي مسلمانان و اعراب امريكا را از دست داد. البته كه با تمامي اين تفاسير اين گزاره قوي به نظر ميرسد كه به فرض برقراري آتشبس از طريق گفتوگو با ترامپ ممكن است او در ادامه سياستهايي را دنبال كند كه به منافع متحد ديرين خود يعني نتانياهو خدشهاي وارد نشود. بدين منظور او احتمالا مسائل شهركنشينان اسراييلي كرانه باختري در باب مسائل مهاجرت اجباري كه طي يك سال اخير داشتهاند را رفع خواهد كرد و همچنين با تاكيد بر بيتالمقدس به عنوان پايتخت سرزمينهاي اشغالي نيز طرح دو دولتي را نيز مجددا مطرح خواهد كرد.
استاد ژئوپلیتيك
منبع؛روزنامه اعتماد17 آبان 1403خورشیدی