1

سهم سلامت از تولید ناخالص داخلی کمتر از 4 درصد است

رضا لاري‌پور، سخنگو و معاون فني و نظارت سازمان نظام پزشكي كشور در گفت‌وگو با «اعتماد»:

به دنبال هشدارهايي كه در دو هفته اخير درباره افزايش بيماري‌هاي غيرواگير و به خصوص آمار رو به رشد سكته‌هاي قلبي و مغزي، ديابت، پرفشاري خون و چاقي مطرح شده، رضا لاري‌پور، سخنگو و معاون فني و نظارت سازمان نظام پزشكي كشور در گفت‌وگو با «اعتماد» چرايي اين افزايش را تحليل كرد. لاري‌پور همچنين به سوال «اعتماد» درباره هشدار كارشناسان مبني بر كاهش كيفيت زندگي به دنبال ابتلا به بيماري‌هاي غيرواگير جواب داد.

در سال‌هاي اخير هشدارهايي در مورد افزايش بيماري‌هاي قلبي، ديابت، چاقي و بيماري‌هاي اعصاب و روان در كشور مطرح بوده و هست . تاكيد در كنار اين هشدارها اين بوده كه بيماري‌هاي غيرواگير، كيفيت زندگي را به ‌شدت تحت تاثير قرار مي‌دهد . از نظر علمي و پزشكي چرا مبتلايان بيماري‌هاي غيرواگير با كاهش كيفيت زندگي مواجه مي‌شوند؟

بيماري‌هاي غيرواگير و به خصوص، بيماري‌هاي قلبي عروقي، ديابت و فشار خون به دليل عوارض زيادي كه براي ساير ارگان‌هاي بدن ايجاد كرده و كاربرد اندام‌ها را مختل مي‌كنند، همواره كاهش كيفيت زندگي بيمار را به دنبال دارند . ديابت ممكن است بر چشم و كليه و اعصاب محيطي اثر بگذارد و اين اثرگذاري مشكلاتي ايجاد مي‌كند كه اين مشكلات سبب كاهش كيفيت زندگي فرد خواهد شد . در بيماري‌هاي قلبي عروقي، به دليل ايجاد اشكال در خون‌رساني به اندام‌ها و دشواري انجام فعاليت‌هاي عادي روزانه، بيمار با كاهش كيفيت زندگي مواجه مي‌شود . پرفشاري خون به دليل تاثيرگذاري بر اندام‌ها و ارگان‌هاي مختلف بدن به كاهش كيفيت زندگي منجر مي‌شود، اما دليل كاهش كيفيت زندگي، تاثير‌گذاري و درگيري‌هاي چند ارگاني ناشي از ابتلا به بيماري است، چون اين بيماري‌ها عملكرد مغز و قلب و كليه و كبد و تمام ارگان‌ها را مختل مي‌كنند و در واقع، كاهش كيفيت زندگي به دليل همين اختلال رخ مي‌دهد . بيماري‌هاي غيرواگير، بيماري‌هاي بسيار شايعي در تمام كشورهاست كه در كشور ما هم متاسفانه به دليل ضعف فرهنگي و ناآگاهي مردم از عوارض و مشكلات و حاشيه‌هاي اين بيماري‌ها و همچنين سبك اشتباه زندگي روزمره و مصرف فست‌فود و رعايت نكردن تغذيه مناسب و كم تحركي و چاقي، اين بيماري‌ها در گروه بيماري‌هاي شايع قرار گرفته‌اند و عوارض اين بيماري‌ها در مجموع به كاهش كيفيت زندگي منجر شده است .

كارشناسان تغذيه مي‌گويند كه بسياري از بيماري‌هاي غيرواگير، ريشه در تغذيه مردم دارد و در دو دهه اخير و به خصوص از اوايل دهه 1390، تورم و گراني قيمت مواد غذايي مفيد و ناتواني دولت‌ها براي كنترل قيمت اين اقلام باعث شده كه سبك تغذيه مردم تغيير كند و به سمت مصرف غذاهاي شكم سيركن بروند . دولت‌ها حتي قادر به كاهش آلودگي هوا نيستند و براي اصلاح سبك زندگي فرهنگ‌سازي نكرده‌اند . حالا اگر يك نهاد دولتي در مورد افزايش بيماري غيرواگير گزارش مي‌دهد آيا به اين معنا نيست كه دولت‌ها مي‌خواهند بار مسووليت‌هاي انجام نشده‌شان را از دوش خود بردارند؟

بيماري‌هاي شايع غيرواگير، بر اثر يك عامل ايجاد نشده، بلكه مجموعه‌اي از عوامل دست به دست هم مي‌دهند تا در كشورهاي مختلف، بيماري‌هاي شايع غيرواگير در صدر بيماري‌ها قرار بگيرد . علاوه بر اينكه، به دليل پيشرفت تكنولوژي و امكانات و فناوري‌هاي مختلف، امكان كشف بيماري‌ها و تشخيص بيماري‌هايي مثل ديابت و فشار خون و افزايش كلسترول، بيشتر و سهل‌تر شده و بنابراين تعداد مبتلايان، بسيار بيشتر از گذشته نمايش داده مي‌شود . در اين دهه‌ها، به دنبال افزايش جمعيت كره زمين، با كاهش منابع مواجه شده‌ايم و طبيعي است كه در چنين شرايطي، آدم‌ها مجبورند براي دستمزد بيشتر، تلاش بيشتري داشته باشند و تلاش بيشتر، به معناي صرف وقت بيشتر و البته زمان كمتر براي تغذيه صحيح يا ورزش است . اگرچه كه بخش عمده‌اي از بيماري‌هاي غيرواگير مثل ديابت و فشار خون و بيماري‌هاي قلبي عروقي توسط دولت‌ها قابل پيشگيري است، اما ميزان سهم سلامت از توليد ناخالص ملي GDP نشان مي‌دهد كه دولت‌ها تا چه حد براي پيشگيري از بيماري‌هاي شايع سرمايه‌گذاري مي‌كنند. اهميت به جان انسان در دين اسلام و در اخلاق و حتي در تعهد حرفه‌اي پزشكي، بسيار مورد تاكيد است . همين امروز در برخي كشورها براي انجام يك عمل احياي قلبي ريوي ساده، دستمزد كادر درمان بين 5 هزار تا 30 هزار دلار است . در كشور ما براي احياي قلبي ريوي چه رقمي به كادر درمان دستمزد مي‌دهند آن هم در حالي كه مبتلايان قلبي ريوي و قلبي عروقي و پرفشاري خون، هر لحظه با خطر ايست قلبي و مشكلات تنفسي مواجهند و به احياي قلبي عروقي نياز دارند؟ هزينه اين اقدامات درماني بايد توسط دولت‌ها تامين شود و اگر توجه دولت‌ها به سهم سلامت از توليد ناخالص ملي افزايش يابد، بقيه بخش‌هاي نظام سلامت هم به موازات آن رشد خواهد كرد . اين ضرورت البته در اسناد بالادستي هم مورد تاكيد قرار گرفته چنانكه در سياست‌هاي كلي سلامت كه سال 1393 ابلاغ شده، يكي از تاكيدات مهم، افزايش سهم سلامت از توليد ناخالص داخلي است و اين سهم بايد حداقل به 8 درصد برسد در حالي كه امروز اين سهم حدود 4 درصد است كه البته با افزايش قيمت دلار ظرف ماه‌هاي اخير، حتي از 4 درصد هم كمتر شده است . دولت‌ها وقتي نمي‌توانند تمام مولفه‌هاي مضر مثل ترافيك جاده‌اي و بدي آب و هوا را كنترل كنند، بايد درباره مضرات اين مولفه‌ها به مردم هشدار بدهند يا مي‌توانند از گروه‌هاي مختلفي مثل خيرين، ساخت برخي موشن‌گرافي‌ها و اطلاع‌رساني از طريق رسانه‌هاي جمعي براي آگاهي‌بخشي به مردم استفاده كنند . مردمي كه براي معيشت‌شان بايد بيشتر تلاش كنند، نيازمند امكاناتي مثل ورزشگاه و فضاي سبز و تغذيه مناسبند و البته پايه تمام اين الزامات، اقتصاد است و تا زماني كه اقتصاد درستي نداشته باشيم، تمام اين حلقه‌هاي زنجير مغفول خواهد ماند و نتيجه اين غفلت، تحميل هزينه‌هاي درماني بر كشور است .

ايرادي كه در اين دو دهه به دولت‌ها و نظام سلامت وارد بوده، اين است كه با وجود تاكيد برنامه‌هاي 5 ساله بر اهميت پيشگيري، دولت‌ها و نظام سلامت فقط به درمان اهميت داده در حالي كه در بسياري از كشورهاي پيشرفته، اين روند برعكس است و اگر مردم معاينات و اقدامات پيشگيرانه را فراموش كنند، هزينه درمان‌شان بر عهده خودشان است، چون زمينه تمام اقدامات پيشگيرانه از طرف دولت‌ها ايجاد شده است .

حتما هزينه پيشگيري بسيار بسيار كمتر از درمان است و هر كشور و دولتي به هر مقدار براي پيشگيري وقت و انرژي و هزينه مادي و نيروي انساني صرف كند، حتما در حوزه درمان با هزينه‌هاي كمتري مواجه خواهد شد . ما هم بايد در كشورمان به اين موضوع توجه كنيم و گاهي به شكل‌هاي مختلف و در دوره‌هاي مختلف وزارت بهداشت پويش‌هايي براي سنجش فشار خون و قند خون برگزار كرده ولي شايد اين پويش‌ها كيفيت لازم را نداشته . حتما پيشگيري به اين نتيجه ختم مي‌شود كه ديابت قابل كنترل با تغذيه، به ديابت نيازمند داروي خوراكي يا نيازمند داروي تزريقي يا حتي جراحي اندام‌هاي بدن تبديل نشود، چون حتما هزينه كنترل دارويي يا جراحي، براي بيمه‌ها و نظام سلامت سنگين‌تر است و حتما خانواده‌ها از بيمار شدن سرپرست يا حتي فرزندشان آسيب خواهند ديد . در تمام كشورها، نقش دولت‌ها در توجه به حوزه سلامت بسيار مهم است، چون حوزه سلامت به اندازه حوزه امنيت مهم است و چون سلامت و امنيت، دو بال مهم خوداتكايي كشورهاست با اين تفاوت كه سلامت به‌طور مستقيم با زندگي مردم نسبت دارد و ديگري با مرزهاي سرزميني و حدود و ثغور كشوري كه اين مردم در آن زندگي مي‌كنند.

منبع؛ روزنامه اعتماد 22 آبان 1403 خورشیدی