از کجا باید آغاز کرد؟ (۳)
عباس عبدی
درباره چگونگی حل مسائل خوزستان
۴- مشکلات اصلی ایران ساختاریتر از آن است که با سیاستهای مقطعی و فنی درمان شود. چنین رفتاری اتلاف وقت است. ضرورت دارد به یک پیشزمینه مهم حل اینگونه مسائل کشور اشاره کنم؛ فقدان اعتماد اجتماعی. اگر کسی گمان میکند که بدون پرداخت هزینههای گزاف قادر به حل مشکلات کشور است، بدون تردید در سلامت عقلی او باید شک کرد. اساسا یکی از ریشههای بحرانهای کشور در وجود این نگاه است که گمان میکنند راهحلهای مسوولان، سراسر خیر و برکت است. اگر آب کارون به مناطق مرکزی میآید، گمان میکنند که این خیر مطلق است و هیچ عوارضی ندارد. گویی که آب آنجا مفت و مجانی بوده و هدر میرفته است و باید جلوی هدررفت را گرفت. پس اگر از ابتدا میدانستند که اجرای این طرح هزینههایی دارد که باید شناخته شود و برای آن چارهاندیشی کرد، در این صورت یا احتمالا آن طرح را اجرا نمیکردند، یا اگر انجام میدادند، حتما تمهیداتی هم برای جبران مشکلات آن میاندیشیدند. یکی دیگر از موضوعات ساختاری و مهم که در ایران مورد توجه سیاستگذار قرار نمیگیرد و عوارض بسیاری را ایجاد میکند، موضوع قیمتگذاری است. این نظام قیمتگذاری مشکلات آب و برق و انرژی در کشور را ایجاد و تشدید کرده است. تا هنگامی که آب و برق قیمت واقعی نداشته باشند، نقش آنها در تولید کالا دچار اختلال میشود. نگاه رسمی حکومت ایران به آب مثل نفت است. حتی بدتر از نفت، زیرا نفت بازار بینالمللی و قیمت شناخته شدهای دارد، ولی آب فاقد چنین بازار و قیمتی است. از این رو گمان میکنند، آب همان نفتِ خدادادی و مجانی است. از برف و باران به دست میآید و مفت است. این نگاه ریشه بخش مهمی از اتلاف منابع در ایران است. حالا فرض کنید که بخواهند دو مساله وجود هزینههای سنگین و قیمتگذاری را حل کنند که بدون حل آنها هیچگاه مسائل آب و برق و انرژی حل نخواهد شد. رعایت این دو نکته نیازمند اعتماد اجتماعی است. اعتمادی که اگر وجود نداشته باشد، با یک افزایش قیمت بنزین حوادث آبان 1398 ایجاد میشود. برای انجام چنین اصلاحاتی نیاز به مسوولانی داریم که مورد اعتماد جامعه باشند، اگر حرفی زدند و قولی دادند که نیازمند تحمل قدری رنج و سختی است، مردم آن را بپذیرند و همراهی کنند. ولی چه کسی گمان میکند که با انتخابات اخیر چنین اعتمادی ایجاد یا تقویت شده است؟ مگر دستاندرکاران انتخابات به مردم و انتخاب آنان اعتماد کردند که مردم اعتماد متقابل نشان دهند؟
بهطور خلاصه باید گفت:
1- مشکلات و مسائل خوزستان شاید شدت و ضعف آن با مسائل دیگر نقاط کشور تفاوت داشته باشد، ولی در اساس همگی این مشکلات ناشی از یک وضعیت و رفتار مشابه و ضمنا شناخته شده است.
2- این مشکلات و مسائل در اغلب موارد فنی و جزیی نیست که در دل روال تصمیمگیری موجود قابل حل باشد، هر گونه نگاهی فنی و جزیی و موردی به این مشکلات نه تنها موجب حل آن نمیشود، بلکه مشکلات را بدتر میکند.
3ـ چرا این مشکلات اکنون بروز پیدا کرده؟ برای اینکه تاکنون با اتکا به درآمدهای نفتی و خوردن از منابع طبیعی، آثار منفی و دردآور این سیاستها تحملپذیر میشد. ولی اکنون با متوقف شدن درآمدهای نفتی و افزایش فشار بر منابع پایانپذیر طبیعی، این عوارض شدیدتر از آنچه که تصور میشد نمود پیدا کرده است.
4ـ مردم هیچ امکانی برای بازتاب مدنی خواستههای خود ندارند. مردم فاقد نمایندگی در سطح سیاسی و حقوقی و نیز در سطح مدنی هستند. در نتیجه تودهوار وارد میدان میشوند .
5ـ فقدان رسانههای آزاد و کارکردی و به ویژه نداشتن رادیو و تلویزیون کارآمد، اجازه نمیدهد که حقیقت روشن شود یا حقیقت و آگاهی تبدیل به قدرت گردد، در نتیجه مشکلات لاینحل باقی مانده است و عمیقتر نیز میشود.
6ـ تنها راه ممکن برای حل مسائل کشور از جمله خوزستان بازگشت به شعار اصلی انقلاب، یعنی حاکمیت مردم، البته بدون اما و اگر و محدودیتهای قدرتساخته است. این تنها راه برای بازسازی اعتماد ملی به مدیران است.
7ـ بدون وجود اعتماد اجتماعی از سوی مردم به حکومتکنندگان و بدون وجود نمایندگیهای واقعی مردم در سطح حکومت و نهادهای مدنی و رسانهای، ممکن نیست که مشکلات را به صورت ریشهای بتوان حل کرد. پس نقطه آغاز معلوم است. احیای اعتماد اجتماعی مردم از طریق امکان شکلدادن نمایندگی واقعی مردم در ساختار حقوقی و مدنی و سپس اتخاذ سیاستهایی که لازمه این اقدام هستند یعنی گسترش آزادی رسانهها و حاکمیت قانون. بقیه کارها فقط اتلاف وقت و منابع است و در بهترین حالت بهبودیهای جزیی و البته موقتی و بازگشتپذیر ایجاد خواهد کرد.
منبع: روزنامه اعتماد 4 مرداد 1400 خورشیدی