انشعاب اصلاحطلبانه؟
یک عضو ارشد کارگزاران سازندگی از کنارهگیری خود از این تشکل سیاسی خبر داد
انشعاب اصلاحطلبانه؟
4 خردادماه 1400، وقتی خبر یک خبرگزاری اصولگرا که پیش از تمامی رقبای رسانهای خود و حتی پیش از شورای نگهبان به عنوان نهاد مسوول بررسی صلاحیت داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری، از فهرستی 7 نفره به عنوان کاندیداهای نهایی انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم پرده برداشته بود، رسما نیز تایید شد، در حالی که باتوجه به گرایش سیاسی و خط و ربط جناحی و تشکیلاتی آن 7 کاندیدا که به باور بسیاری از ناظران، حتی بخشهای مهمی از نیروها و سلایق سیاسی درون حاکمیت را نیز پوشش نمیدادند، بسیاری از کنشگران سیاسی و مدنی نیز همچون بخش مهمی از افکار عمومی در بهت و شگفتی فرو رفته بود، دبیرکل یک حزب اصلاحطلب معتقد بود که میشود از میان همین گزینهها هم دست به انتخاب زد و کسی را برگزید که دستکم بهطور نسبی به گزینه مطلوب جریان اصلاحات نزدیک باشد؛ غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی همان ساعات اولیه پس از انتشار فهرست 7 کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری 1400در گفتوگویی با «اعتماد» که بخشهایی از آن همان زمان منتشر شد، در حالی برخلاف راهبرد عدمحمایت از گزینه غیراصلاحطلب که پیشتر ازسوی جبهه اصلاحات ایران به عنوان یکی از مهمترین خطوط قرمز مطرح و تاکید شده بود که این جریان سیاسی تحت هیچ شرایطی حاضر به عدول از این یک فقره نیست، همچنان از «حمایت از گزینه معقولتر» سخن گفت و حتی یکی از دو کاندیدای غیراصولگرایی را که موفق به عبور از سد نظارت استصوابی شورای نگهبان شده بودند، شایسته این حمایت معرفی کرد که حتی اصولگرایان نیز در شوک ردصلاحیت تمامی گزینههای غیراصولگرا، بیش از آنکه بر چگونگی ورود به انتخابات متمرکز باشند، درگیر انتقاد از عملکرد بحثانگیز شورای نگهبان بودند. در ادامه البته چند حزب و تشکل اصلاحطلب دیگر نیز پشت همان کاندیدای غیراصولگرای تایید صلاحیتشده ایستاده و خواهان حمایت رایدهندگان از او شدند اما آن حمایت روزهای بعد که اولا پس از طرح انتقادها و تلاش برای پیگیری موضوع و اطمینان از قطعی بودن نتایج ردصلاحیت داوطلبان ازسوی دیگر اصلاحطلبان مطرح شد و در ثانی با تاکید بر این مهم رقم خورد که ممکن است پافشاری بر راهبرد تماما اصلاحطلبانه، آسیبهایی را بر منافع ملت و مصالح مملکت وارد کند با آنچه پیش از تمامی این مباحث و بلافاصله پس از اعلام فهرست 7 کاندیدای نهایی صورت گرفته بود، تفاوتهایی داشت.
هرچه بود در ادامه در حالی کارگزاران سازندگی صریحتر و فعالتر از هر حزب و تشکیلات اصلاحطلبی وارد گود رقابت شد که همان زمان حتی برخی منابع از این مهم خبر میدادند که این موضع، شاید موضع اکثریت حزب باشد اما الزاما موضع تمامی اعضای این حزب عضو جبهه اصلاحات نیست و اگرچه دستیابی به اجماع تام و تمام در کمتر گروه انسانی ممکن است، این منابع میگفتند که صدای مخالفان حمایت از گزینه غیراصلاحطلب درون حزب کارگزاران آنقدر هم ضعیف و در اقلیت نبوده و دستکم هستند چهرههای شاخصی درون این تشکل سیاسی که از چنین موضعی حمایت میکنند.
انتخابات که برگزار شد و درنهایت چنانکه بسیاری از ناظران پیشبینی میکردند، با پیروزی کاندیدای اصلی جناح راست خاتمه یافت، زمزمهها درخصوص خروج از جبهه اصلاحات از یکسو و انشعاب برخی اعضای شاخص این تشکل سیاسی از عضویت در آن از دیگرسو، بار دیگر بحث از آینده اصلاحات را به صدر اخبار آورد و دوباره این بحث به میان آمد که آیا مجموعه نیروهای سیاسی متکثری که بیش از دو دهه گذشته خود را به عنوان «اصلاحطلبان» در ادبیات سیاسی- رسانهای ایران مطرح کردهاند، بهواقع در یک دسته و جریان مشخص سیاسی جا میگیرند یا تفاوت دیدگاه میان طیفها و احزاب درون این جریان سیاسی در مواردی چنان جدی است که بهتر است اصلاحطلبان یک بار برای همیشه این مشکل را حل کنند و آنگاه با اجماع و انسجامی مستحکمتر پیش بروند. با این همه اما هر آنچه در این خصوص مطرح میشد، خیلی زود با تکذیبیه مواجه و از مدار بحث و گفتوگوی جدی ناظران خارج میشد. روز گذشته اما خبری روی خروجی یک خبرگزاری نزدیک به جناح اصلاحات رفت که به نقل از یک عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی از استعفای چند نفر از اعضای شاخص این تشکل سیاسی به دلیل همین اختلاف نظرها حکایت داشت. فرزانه ترکان که با خبرگزاری برنا به گفتوگو نشسته بود با اعلام خبر استعفا از کارگزاران سازندگی، «زاویهای که با برخی سیاستهای حزب کارگزاران، خصوصا در انتخابات اخیر» پیدا کرده بود را علت این کنارهگیری عنوان کرد و گفت: «چند تن از افراد صاحب رای و بزرگان حزب هم علاوه بر من از عضویت در حزب کارگزاران استعفا دادند.» ترکان البته اشارهای به نام این چند عضو مستعفی کارگزاران نکرده اما همزمان با انتشار صحبتهای او، برخی منابع از کنارهگیری شهربانو امانی و یدالله طاهرنژاد دو عضو ارشد دیگر کارگزاران سازندگی از این تشکل سیاسی خبر دادهاند. اخباری که البته تا زمان نگارش این گزارش نه از جانب سخنگو و اعضای هیاترییسه حزب کارگزاران و نه البته ازسوی این دو عضو ارشد تایید یا تکذیب نشده است.
فارغ از این اما آنطور که ترکان در توضیح علت استعفایش گفته، بحث همان بحث «اصلاحات حاکمیتمحور» در مقابل «اصلاحات جامعهمحور» است که طی چندسال اخیر بارها و بارها به عنوان دو نگرش متفاوت میان اصلاحطلبان، عامل این اختلافات عنوان شده است. ترکان البته علاوه بر تفاوت در این دو نگرش به عنوان عامل اختلافنظر اصلاحطلبان، به انتقاد از مسائلی دیگر نیز پرداخته و ازجمله با بیان اینکه «اگر قرار باشد همیشه دبیر، رییس و کمیسیون سیاسی ما در اختیار همان افرادی باشد که ۱۵ و ۲۰ سال قبل بود، نمیتوان تغییری حس کرد»، نسبتبه بیتوجهی برخی اصلاحطلبان به جوانگرایی انتقاد کرده و گفته است:« باید اجازه بدهیم که ایدههای نو و جوانهایی که خلاق هستند بیایند و برنامه، کمک و راهکار ارایه بدهند.» حال باید دید فرزانه ترکان و دیگر اعضای ارشد کارگزاران سازندگی که احتمالا از عضویت در این تشکل سیاسی کنارهگیری کردهاند، در ادامه چه مسیری را پی خواهند گرفت و آیا جذب دیگر احزاب اصلاحطلب میشوند یا با انشعاب از کارگزاران سازندگی، دست به کار تاسیس تشکیلاتی تازه خواهند شد. هرچند درعین حال احتمال دیگر، ادامه فعالیتهای آنان خارج از چارچوب احزاب است و درهرحال باید برای یافتن پاسخ، هنوز باید صبر کرد.
منبع: روزنامه اعتماد 22 شهریور 1400 خورشیدی