رشدمرگ سواد در دانشآموزان
حسین ثقفی
کرونا توانست با قدرت در تمام بخشهای جهان التهاب ایجاد کند و در کنار جان آدمی، ذهن و اندیشه وی را نیز گرفتار رکود گرداند.
انصافا دنیا برای رویارویی با چنین بحرانی آمادگی نداشت و کشورهای مدرن و پیشرفته نیز نتوانستند به تندی برای تهدیدهای متنوع کرونا، چارهاندیشی نمایند.
در این بین کشورهای درحال توسعه و گرفتار تحریم و تهدیدهای بینالمللی شرایط دردناکی داشتند و به موازات مرگ جسمانی ساکنانشان، مرگ ذهنی آنان نیز به وقوع پیوست و مصافشان در برابر هر دو مرگ ناکام ماند. سخن ما در این بخش، مرگ اندیشه و سواد مدرسهای در ایام کروناست و منظور از سواد همان دریافتهایی است که دانشآموزان از کتب درسی خود در قالب آزمون و نمره به معلمانشان ارایه میدهند.
وقتی سیستم تعلیم و تربیت کشوری، تکیه بر محفوظات دارد و مهارت محوری در آن کمتر دیده میشود، شکی نیست که مجازی شدن آموزش، مغزها را به سمت راحتطلبی و گریز از چنین یادگیریهایی سوق میدهد. مهاجرت خرد و تفکر از آموزش با بروز کرونا، بهشدت تقویت شد و جمعیت بالایی از دانشآموزان در این آب گلآلود با راحتطلبی مطلق درصدد صید بهترین نمرات از راههای گوناگون به جز همت فردی و مطالعه محوری برآمدند و بدان دست یافتند. البته فقدان پلتفرمی نوین و بدون ایراد و عدم ارتباط نرمافزاری با کشورهای مترقی و خودبینیهای غیرعلمی نیز کمک کرد تا آنکه آموزش در دستاندازی پر از گل و لای گرفتار شود.
اکنون پس از دو سال که مدارس کشور درگیر کرونا شده است و با حضوری شدن مدارس در این سال تحصیلی، اغلب معلمان اذعان دارند که دانشآموزان فعلی دارای حداقلهای علمی نیز نیستند و مرگ خاموش سواد چنان در آنان روی داده است که پهنای فکری آنان را تبدیل به شورهزاری خشک و فاقدخلاقیت گردانده است. در تمام مقاطع تحصیلی افت شاخصهای تعلیم و تربیت مشهود است. متاسفانه آموزش مجازی موجب رشد بادکنکی معدل و نمرات دانشآموزان به طریقی شده است که با واقعیت موجود هیچ تطابقی ندارد و شوربختانه در سنجشهای حضوری مشخص میگردد که فاصله بین واقعیت سواد و نمره دانشآموزان با آنچه در فضای مجازی کسب کردهاند فراتر از ماه تا زمین است. این بیسوادی گزنده فشار مضاعفی بر معلمان و البته فراگیران در کلاسهای حضوری وارد میکند.
به نظر میرسد قبل از حضوری شدن مدارس، باید آموزش و پرورش راهی برای پر کردن این شکاف عمیق بیسوادی مییافت نه آنکه بر طبل بازگشایی حضوری مدارس بکوبد و دانشآموزان را چنین بیسلاح روانه میدان علم کند که نتیجهاش یأس و ناامیدی و شاید ترک تحصیل باشد. آنچه بعد از امتحانات نوبت اول مدارس رخ نمود بیانگر این مطلب است که کرونا به راحتی توانسته موجب افت تحصیلی و کاهش شدید سطح آموختههای دانشآموزان شود و از طرفی دیگر بتواند گسست وهمناکی در حوزه تربیتی و اخلاقی در بین یادگیرندگان به وجود آورد. باری با چنین آثار مخربی وزارت آموزش و پرورش بازهم به شکلی کاملا بدون متد و برنامه در پی روانه کردن دانشآموزان به مدرسه است بیآنکه به چنین اشکالاتی پی ببرد و بکوشد تا با تغییر در شیوههای یادگیری و سنجش، این نقصانها را جبران نماید. در شرایط کنونی بار سنگینی بر دوش مدارس کشور نهاده شده است از آن رو که وزارت هیچ طرحی برای ایجاد و تقویت امید در دانشآموزان ارایه نکرده است و مدیران و معلمان بایستی با خلاقیتها و توانمندی ذاتی خود این عیوب را مرتفع کنند، چیزی که سالیان سال به طول خواهد انجامید و حداقل در شرایط فعلی آموزش و پرورش بهشدت ناتوان از حل و رفع آن است.
منبع:روزنامه اعتماد 15 فروردین 1401 خورشیدی