از آزار و اذیت جنسی دختر بلوچ تا جمعه خونین
روایتی از انتشار اخبار مربوط به آزار و اذیت جنسی دختر بلوچ تا جمعه خونین
روزهای پرتلاطم زاهدان
در فضای بسته بلوچستان بود که ناگهان مردم چابهار به خیابان آمدند
بهاره شبانکارئیان
تاکید «اعتماد» بر این گزارش: «توصیف این اتفاقات فقط یک روایت است که حواشی آن زیر ذرهبین خبرنگار «اعتماد» رفته است اما با کمی تاخیر. تاخیر هم صرفا از آن جهت بوده که دردی بر درد مردم بلوچستان اضافه نشود.»
اجسادی با لباسهای محلی بلوچ به رنگ سفید که لکههای قرمز روی آن خودنمایی میکند روی زمین افتادند. افرادی هم بالای سر این اجساد شیون میکنند و بر سر خود میزنند و به سمتی میدوند… مدتی است که مردم بلوچستان جمعهها بعد از خواندن نماز به خیابان میآیند و اعتراض میکنند. مردم بلوچستان اظهار میکنند که شروع اعتراضاتشان به خبر آزار و اذیت جنسی دختر
۱۵ ساله بلوچ توسط یک فرمانده نیروی انتظامی مربوط میشود. خبر مربوط به آزار و اذیت جنسی این دختر بلوچ نیز توسط «مولوی عبدالغفار نقشبندی» امام جمعه موقت شهرستان راسک با اعلام بیانیهای تایید شد. پس از ماجرایی که برای دختر ۱۵ ساله بلوچ رخ داد و مولوی عبدالغفار نقشبندی هم طی بیانیهای آن را تایید کرد، مردم بلوچستان نیز به خیابان رفتند تا به رخداد تلخی که باعث شده بود عفت این دختر بلوچ لکهدار شود، اعتراض کنند. همانجا بود که زاهدان ناگهان خونین شد. حالا از التهاب آن جمعه خونین زاهدان چند وقتی است که میگذرد. تیر ماه سال جاری دختر بلوچ
۱۵ سالهای عنوان کرد که توسط یک فرمانده نیروی انتظامی مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته و ادعای او افکار عمومی خصوصا جامعه بلوچستان را متاثر کرد و تحتالشعاع قرار داد. این خبر در بیخبری پیش میرفت و کسی هم دقیق نمیدانست که این اتفاق در راستای بررسی یک پرونده قتل رخ داده است. قتلی که در آن فرمانده نیروی انتظامی به یک خانواده مظنون میشودو بازجویی می کند.چند روز بعد از این اتفاق، دختر بلوچ عنوان کرد که توسط فرمانده نیروی انتظامی مورد آزار و اذیت جنسی واقع شده است. پس از بازتاب ادعای این دختر ۱۵ ساله بلوچ فرمانده نیروی انتظامی در سکوت خبری بازداشت شد، ولی چند هفته بعد خبرگزاریها اعلام کردند که او با قید وثیقه آزاد شده است. یکی از فعالان بلوچ در حوزه زنان در واکنش به خبر آزار و اذیت جنسی دختر ۱۵ ساله در فضای مجازی فیلمی با مضمون اینکه «مردان بلوچ باید چادر سر کنند و به خیابان بروند…» منتشر کرد. او نیز پس از انتشار این فیلم در فضای مجازی، بازداشت شد و هفته گذشته پس از گذراندن ۵۵ روز حبس با قید وثیقه آزاد شد. خبرنگار «اعتماد» طی تماس تلفنی که با مادر این فعال حوزه زنان بلوچ برقرار میکند تا ماجرا را جویا شود، جز چند جمله پاسخ دیگری دریافت نمیکند. مادر «فائزه براهویی» در پاسخ به سوالات خبرنگار «اعتماد» میگوید: «۵۵ روز دخترم را ندیدم. همین یک دختر را دارم شما نمیدانید چه به من گذشت! من حرفی ندارم که بگویم حتی نمیدانم چرا دخترم دستگیر شد. فائزه اگر بخواهد خودش صحبت میکند.» اما فائزه براهویی نیز در پیگیری چندباره خبرنگار «اعتماد» حاضر به مصاحبه نشد. «اعتماد» با گذشت حدود یک ماه و نیم از جمعه خونین زاهدان، ماجرا را کالبدشکافی میکند.
اتفاقی ناخوشایند
یک منبع مطلع که نخواست نامش منتشر شود، درخصوص اتفاقات اخیر در شهرهای مختلف بلوچستان به «اعتماد» میگوید: «همزمان با ماجرای «مهسا امینی» خبری مبنی بر آزار و اذیت جنسی دختر ۱۵ ساله بلوچ در بلوچستان منتشر شد. این دختر نیز اهل شهرستان دشتیاری واقع در بلوچستان بود. این خبر در خبرگزاریهای داخلی کشور منتشر نمیشد و کسی هم جرات نمیکرد آن را بازگو کند تا اینکه خبرگزاریهای خارج از کشور موضوع را پوشش دادند. پس از انتشار این خبر، فرماندهی کل استان آن را تکذیب کرد تا اینکه «مولوی عبدالغفار نقشبندی» امام جمعه موقت شهرستان راسک طی بیانیهای خبر را تایید کرد، چون با خود این دختر صحبت کرده بود. پس از تاییدیه او مردم به بنبست رسیدند و کسی نمیتوانست عملا صحبتی در این خصوص کند. انگار که قفلی به فضا زده باشند. در این فضا بود که ناگهان مردم چابهار برای اعتراض به این ماجرا به خیابان آمدند، آنهم به دلیل اینکه چرا به پرونده این دختر ۱۵ ساله رسیدگی نشده است. در همان حین بود که فرمانده نیروی انتظامی تغییر کرد و این تغییر در سکوت کامل خبری رخ داد. این موضوع مساله را پیچیدهتر کرد. اصلا نمیخواستند این موضوع رسانهای شود، چراکه شنیده میشد «مهسا امینی» دختری که توسط نیروهای گشت ارشاد در تهران دستگیر شده بعد از دستگیری در همان سازمان اتفاقی برایش افتاده که منجر شده او جانش را ازدست بدهد. مرگ ابهامبرانگیز «مهسا امینی» موجی از نارضایتیها را در سراسر کشور به راه انداخته بود برای همین موضوع آزار و اذیت جنسی دختر ۱۵ ساله بلوچ باید در سکوت خبری پیش میرفت. شهرستان چابهار یک شهر ساحلی و توریستی است، بنابراین اعتراضات مردم اتفاق خوشایندی به حساب نمیآمد. پس از اینکه چابهار شلوغ شد، خطیب امام جمعه زاهدان «مولوی عبدالحمید» نیز بیانیهای را مبنی بر تایید صحبتهای مولوی عبدالغفار نقشبندی در مورد صحت خبر صادر کرد. این بیانیه شروع اعتراضات زاهدان بود اما در زاهدان اعتراضات بدتر از چابهار بود. برخی مردم به سمت کلانتری برای اعتراض هجوم بردند. ای کاش نیروی انتظامی حرف مردم را میشنید و به پرونده این دختر بلوچ رسیدگی میکرد ولی برعکس شد و حدود ۸۰ الی ۹۰ نفر در زاهدان طی این اعتراضات کشته شدند.بعد از جمعه خونین زاهدان، ماموران چهار نفر را مقابل دوربین آوردند و آنها هم عنوان کردند که مقصر این خونهای ریخته شده بودند. شبکه هامون در بلوچستان نیز عنوان کرد که این اتفاق سازماندهی شده بوده است و افرادی که روی مردم آتش گشودند، تروریست بودند. بلوچستان همیشه میانهرو بود و پرچم سفید داشت. بیانیهای که مولوی عبدالغفار نقشبندی برای تایید این دختر بلوچ اعلام کرد را خاطرتان میآید؟ فضای اعتراضی که در بلوچستان ایجاد شده کمی با سایر شهرهای دیگر فرق میکند و مربوط به عدم رسیدگی پرونده آزار و اذیت دختر بلوچ میشود. آزار و اذیتی که از سوی افراد مورد اعتماد مردم بلوچستان تایید شد. شما اگر هم بخواهید به تمام این ماجرا بپردازید، نمیتوانید…»
ماجرای ناتمام دختر بلوچ
در پی انتشار خبر آزار و اذیت جنسی دختر ۱۵ ساله بلوچ گزارشی تحت عنوان «ماجرای ناتمام دختر بلوچ» در شماره ۵۳۲۵ این روزنامه منتشر شد که در آن «مولوی عبدالغفار نقشبندی» امام جمعه موقت شهرستان راسک در گفتوگو با خبرنگار «اعتماد» درباره ادعای این دختر بلوچ ۱۵ ساله عنوان کرد: «هیچوقت یک دختر عفیفه بلوچ نمیآید آبروی خودش و خانوادهاش را به خاطر یک ادعای دروغین به باد دهد. این دختر به همراه ۲۵ نفر از اقوامش نزد من آمدند و خود دختر با زبان خودش جزییات ماجرا را برایم تعریف و اظهار کرد که هنگامی که در اتاق بازجویی بوده این اتفاق برایش رخ داده است و برایم زوایای پنهان قضیه از جمله مشخصات اتاق و غیره را توصیف کرد…»
بلوچستان؛ رتبه آخر
«معینالدین سعیدی» نماینده چابهار ۱۵ آبان ماه جاری در مجلس شورای اسلامی درخصوص بلوچستان و اتفاقاتی که تاکنون در این منطقه رخ داده است، گفت: «دسترسی به آب شرب رتبه آخر. سرانه فضای آموزشی رتبه آخر. تخت بیمارستان رتبه آخر. تعداد پزشک و معلم رتبه آخر. سرانه فضای ورزشی رتبه آخر. شاخص راه روستا و شبکه بزرگ راهی رتبه آخر. حال مردم بلوچستان این روزها خوب نیست. در جمعه سیاه زاهدان در ۸ مهر ماه ۱۴۰۱ حوادث هولناکی اتفاق افتاده است که دل تمام دلسوزان میهن را به درد آورده است. جان باختن یک عده نمازگزار مظلوم که بعد از ادای نماز جمعه از مصلای زاهدان برمیگشتند. آنهایی که هیچ نقشی در حمله به کلانتری نداشتند. حجم کشتهشدگان و زخمیهای حادثه زاهدان با هیچ اعتراضی قابل مقایسه نیست. تمام نمایندگان سیستان و بلوچستان باتوجه به حساسیتهای موجود در کشور صرفا در چارچوبهای قانونی نسبت به پیگیری موضوع اقدام کردند. آنهایی که فاجعه زاهدان را رقم زدند در هر لباس و جایگاهی که هستند باید مجازات شوند. تلخی این فاجعه به جای خود اما برخی هم نمک بر زخم مردم پاشیدند و از الفاظی چون تجزیهطلب استفاده کردند. مردم سیستان و بلوچستان تجزیهطلب نیستند. تاکنون هیچ مسوولی پس از این حوادث عذرخواهی نکرده است. چرا نحوه برخورد با معترضان در این استان متفاوت بوده ولی در نقاط دیگر کشور از گلولههای گازی و پلاستیکی و در بلوچستان از گلوله جنگی استفاده میشود.» پس از این صحبتها بود که میکروفن معینالدین سعیدی قطع شد، موضوعی که محمدباقر قالیباف رییس مجلس در جلسه چهارشنبه مجلس رد کرد و گفت زمان آقای سعیدی تمام شده بود.سعیدی پس از ناتمام ماندن صحبتهایش در گفتوگو با برخی خبرگزاریها عنوان کرد: «قسمت تاسفبار موضوع، آنجایی است که برخی همکاران میگویند آن تریبون یا میکروفن قطع نشده است، درحالی که بنده دو دقیقه فرصت داشتم و یک دقیقه و سی و دو ثانیه از زمانم استفاده شده بود و همچنان داشتم صحبت میکردم که متاسفانه میکروفن قطع شد، بنابراین این حرف که زمان من به پایان رسیده بود، دروغ است.»
منبع: روزنامه اعتماد 1 آذر 1401 خورشیدی