مدرسه و دانشگاه کانون گفتوگو
محمد داوری
دانشآموزان و دانشجویان بهترین سنسورهای جامعه هستند، چراکه تحرکات و کنشهای آنان ما را نسبت به خطرات پیشرو هوشیار میسازد، به عبارتی آنها به نسل پیش از خود و نسلی که مسوولیت اداره جامعه را برعهده دارد هشدار میدهند که برای سالم رسیدن به مقصد باید چه مسیری را انتخاب کنند و از چه وسیله و روشی استفاده کنند. درواقع آنها مسافران کشتی یا وسیله نقلیهای هستند که کشتیبان و راننده وظیفه دارد آنها را سالم و به مقصد مناسب و موردنظرشان برساند. حالا مدتی است دو کانون مدرن و مدنی یعنی مدرسه و دانشگاه محل به صدا در آمدن سنسورهایی شده است که گروهی از دانشآموزان و دستهای از دانشجویان آن را به صدا در آوردهاند و به نسل پیش از خود که فرمان حکمرانی و هدایت ساختارها و نهادها و دستگاهها را برعهده دارند اعتراض دارد و نگرانی خود را از اینکه سالم به مقصد نرسند و هشدار خود را از اینکه این مسیر و این ساختار آنها را به مقصد نمیرساند ابراز کردهاند، هر چند ممکن است زبان و شیوه این اعتراض به مذاق متولیان امور خوش نیاید و آنها به دلیل نداشتن زبان مشترک در فهم محتوای مطالبات و دلیل اتخاذ این سبک از مطالبهگری مشکل داشته باشند اما آنچه مسلم است باید صدای این هشدار و نارضایتی شنیده شود. دانشآموز و دانشجوی امروز ادبیات و سبک و فلسفه زندگی خودش را دارد و تنها گروهی که به نسبت میتواند زبان مشترکی با این نسل پیدا کند معلمان و اساتید هستند و برای درک پیام آنها باید شرایط گفتوگوی معلمان و اساتید با دانشآموزان و دانشجویان فراهم گردد و کانون مدرسه به کانون گفتوگوی چندجانبه دانشآموز با دانشآموز و دانشآموز با معلم و معلم با معلم و کانون دانشگاه نیز به کانون گفتوگوی دانشجو با دانشجو و دانشجو با استاد و استاد با دانشجو و استاد با ستاد تبدیل شود. اگر این مهم مورد توجه قرار گیرد بیتردید از دل این فضای گفتوگویی انرژی حاصل از آن تبدیل به یک سرمایه بزرگی برای اداره جامعه و پشتوانه قوی و معتبری برای تحلیلهای کارشناسان و مبنای دقیقی برای تصمیمگیران و برنامهریزان خواهد بود در غیر اینصورت در فضای تهدید و تحقیر و در شکاف بیاعتمادی و در غیبت گفتوگو، انرژیها به هدر خواهد رفت و همانگونه که با سوءمدیریت دچار خشکسالی طبیعی و کمبود آب شدیم دچار خشکسالی نیروی انسانی و کمبود اندیشه خواهیم شد.
منبع: روزنامه اعتماد 17 دی 1401 خورشیدی